اختلال شخصیت مرزی یک وضعیت سلامت روانی است که بر افکار، احساسات و رفتار فرد در ارتباط با خود و دیگران تأثیر می گذارد و باعث ایجاد مشکل در عملکرد مؤثر در موقعیت های زندگی روزمره می شود. با مسائل مربوط به هویت، تنظیم عاطفی و روابط ناپایدار مشخص می شود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب ترس شدیدی از رها شدن یا بی ثباتی را تجربه می کنند و برای تحمل تنها بودن تلاش می کنند. علیرغم تمایل آنها به روابط عاشقانه و پایدار، آنها ممکن است عصبانیت نامناسب، تکانشگری و نوسانات خلقی مکرر را از خود نشان دهند که می تواند دیگران را از خود دور کند.
این وضعیت روانپزشکی معمولاً در اوایل بزرگسالی ایجاد میشود و علائم آن در دوران جوانی شدیدتر ظاهر میشود و به تدریج با افزایش سن بهبود مییابد. علیرغم چالشهای مرتبط با اختلال شخصیت مرزی، توجه به این نکته مهم است که بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال میتوانند در طول زمان از طریق مداخلات درمانی مناسب بهبود قابل توجهی پیدا کنند و یاد بگیرند که چگونه زندگی رضایت بخشی داشته باشند.
علائم اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی (BPD) یک وضعیت سلامت روان است که می تواند به طور قابل توجهی بر نحوه درک شما از خود و تعامل با دیگران تأثیر بگذارد. برخی از علائم و نشانههای کلیدی مرتبط با اختلال شخصیت مرزی عبارتند از ترس شدید از رها شدن، که ممکن است منجر به اقدامات شدید برای جلوگیری از جدایی یا طرد شدن درک شده از دیگران شود. علاوه بر این، افرادی که با اختلال شخصیت مرزی زندگی می کنند اغلب الگوی روابط شدید اما ناپایدار را تجربه می کنند که بین افرادی که به آنها نزدیک هستند ایده آل می شوند و ناگهان آنها را بی توجه یا حتی ظالم می دانند.
یکی دیگر از علائم مشخصه، نوسانات مکرر در هویت و خودانگاره است. این میتواند در تغییر دائمی اهداف، ارزشها و باورها در مورد خود ظاهر شود، گاهی اوقات تا حدی که احساس عدم وجود یا ذاتاً بد میکند. علاوه بر این، اختلال شخصیت مرزی ممکن است باعث دورههایی از استرس حاد شود که در طی آن افراد میتوانند پارانویا و از دست دادن موقت تماس با واقعیت را تجربه کنند که از چند دقیقه تا چند ساعت طول میکشد.
رفتارهای تکانشی و پرخطر در افرادی که با اختلال شخصیت مرزی زندگی می کنند نیز رایج است. این ممکن است شامل اعمالی مانند قمار، رانندگی بی احتیاطی، درگیر شدن در رابطه جنسی ناایمن، خرج کردن یا خوردن بیش از حد، سوء مصرف مواد، یا رفتارهای خود خرابکارانه مانند ترک ناگهانی شغل یا پایان دادن به یک رابطه مثبت بدون هیچ دلیل آشکاری باشد. یکی دیگر از علائم نگران کننده، بروز افکار یا رفتارهای خودکشی و آسیب های خودکشی به عنوان پاسخ به احساس اضطراب جدایی یا طرد شدن است.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی همچنین مستعد نوسانات خلقی شدید هستند که می تواند از چند ساعت تا چند روز طول بکشد. این نوسانات ممکن است از سرخوشی و شادی تا عصبانیت، شرم و اضطراب متغیر باشد. احساس فراگیر پوچی یکی دیگر از علائم مشخصه ای است که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تجربه می کنند. در نهایت، افرادی که تحت تأثیر اختلال شخصیت مرزی قرار میگیرند اغلب خشم نامناسب یا شدیدی از خود نشان میدهند، مانند از دست دادن مکرر خلق و خوی خود، طعنهآمیز یا تلخ بودن، یا حتی درگیر شدن در درگیریهای فیزیکی.
اگر افکار خودکشی دارید و اگر تصورات ذهنی در مورد آسیب رساندن به خود یا دیگران دارید، حتما فورا به پزشک مراجعه کنید.
علل اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی، مانند سایر اختلالات سلامت روان، مجموعه ای از علل کاملاً قابل درک ندارد. عوامل مختلفی از جمله جنبه های محیطی و تأثیرات احتمالی ژنتیکی می توانند در ایجاد این وضعیت نقش داشته باشند. عناصر محیطی مانند تجارب گذشته سوء استفاده یا بی توجهی ممکن است نقش مهمی در پیدایش اختلال شخصیت مرزی داشته باشند.
ژنتیک: برخی از مطالعات نشان می دهد که ممکن است یک مؤلفه ارثی در این اختلال وجود داشته باشد، که نشان می دهد می تواند در خانواده ها در کنار سایر مسائل بهداشت روانی ایجاد شود.
ناهنجاری های مغزی: تحقیقات ناهنجاریهای بالقوه در نواحی خاصی از مغز مرتبط با تنظیم احساسات، تکانشگری و پرخاشگری را آشکار کرده است. علاوه بر این، عدم تعادل یا عملکرد نامنظم انتقال دهنده های عصبی خاص، مانند سروتونین، که برای تنظیم خلق و خوی بسیار مهم است، ممکن است در ایجاد این اختلال نقش داشته باشد.
عوامل خطر
برخی عوامل مرتبط با رشد شخصیت ممکن است احتمال ابتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) را افزایش دهند. اینها شامل استعدادهای ژنتیکی و همچنین سابقه تجربیات استرس زا در دوران کودکی است.
- استعداد ارثی: به عنوان مثال، افرادی که دارای اقوام نزدیک، مانند والدین یا خواهر و برادرشان هستند، از اختلالات مشابهی رنج می برند، می توانند بیشتر مستعد ابتلا به اختلال شخصیت مرزی باشند.
- کودکی پر استرس: کسانی که در سنین پایین تجربه آزار جنسی یا فیزیکی، غفلت، از دست دادن والدین یا مراقب خود، قرار گرفتن در معرض سوء مصرف مواد در بین اعضای خانواده، یا روابط خانوادگی ناپایدار و خصمانه را در دوران کودکی داشته اند نیز ممکن است با خطرات بیشتری برای ابتلا به این اختلال مواجه شوند.
عوارض اختلال شخصیت مرزی چیست؟
برخی از عوامل مرتبط با رشد شخصیت فرد می تواند خطر ابتلا به اختلال شخصیت مرزی را افزایش دهد. این شامل یک تعامل پیچیده بین عناصر مختلف است که شخصیت و الگوهای رفتاری فرد را شکل می دهد ، که منجر به افزایش حساسیت در برخی از زمینه های زندگی می شود. وقتی که درمان نشده یا درمان نشده باقی می ماند ، این وضعیت می تواند باعث اختلال قابل توجهی در جنبه های مختلف وجود فرد شود.
اختلال شخصیت مرزی (BPD) به دلیل تأثیر ناتوان کننده آن بر جنبه های مختلف زندگی فرد شناخته شده است ، از جمله: تغییرات مکرر یا از دست دادن شغل ؛ پیگیری های آموزشی با عدم تکمیل مدرک تحصیلی ؛ مشکلات حقوقی مانند به زندان افتادن به دلیل اقدامات تکانشی ؛ روابط تنش زده مشخص شده توسط درگیری های مداوم و استرس زناشویی که به طلاق منجر می شود ؛ رفتارهای خودآزاری مانند برش یا سوزاندن و بستری شدن های متعدد ناشی از این مسائل ؛ مشارکت در مشارکت های ناسالم و سوء استفاده; رفتارهای پرخطر از جمله بارداری های برنامه ریزی نشده ، بیماری های مقاربتی ، تصادفات ترافیکی و دعواهای جسمی به دلیل تکانشگری ؛ و در نهایت ، گرایش های خودکشی که ممکن است منجر به تلاش یا خودکشی کامل شود.
علاوه بر این ، افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی همچنین ممکن است طیف وسیعی از اختلالات سلامت روانی دیگر مانند افسردگی ، سوء مصرف مواد مخدر ، اختلالات اضطراب ، اختلالات خوردن ، اختلال دوقطبی ، اختلال استرس پس از ضربه (PTSD) و اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD) را تجربه کنند. علاوه بر این ، ممکن است با سایر اختلالات شخصیتی تشخیص داده شوند که تصویر بالینی را پیچیده تر می کند.
به طور خلاصه ، اختلال شخصیت مرزی ، هنگامی که درمان نشده یا بدون درمان باقی می ماند ، می تواند منجر به یک سلسله چالش در حوزه های مختلف زندگی شود ، که با حضور بالقوه بیماری های روانی همزمان تشدید می شود. تشخیص زودهنگام و مداخله مناسب برای مدیریت این اختلالات پیچیده و بهبود کیفیت کلی زندگی حیاتی است.
تشخیص اختلال شخصیت مرزی چگونه است؟
اختلالات شخصیت شرایطی است که شامل الگوهای ریشهدار و پایدار تفکر، احساس و رفتار است که باعث ناراحتی یا اختلال قابل توجه در عملکرد شخصی، اجتماعی یا شغلی فرد میشود. یکی از این اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت مرزی (BPD) است. اختلال شخصیت مرزی بر اساس یک فرآیند ارزیابی کامل که ممکن است شامل چندین مرحله باشد، تشخیص داده می شود:
در مرحله اول، نیاز به یک مصاحبه دقیق با پزشک یا ارائه دهنده سلامت روان شما وجود دارد. در طول این مصاحبه، پزشک از شما سوالاتی در مورد افکار، احساسات و رفتارهای شما می پرسد تا در مورد علائم احتمالی اختلال شخصیت مرزی بینشی کسب کند. این بحث همچنین تاریخچه پزشکی شما و هر گونه شرایط فیزیکی موجود که ممکن است به طور بالقوه در علائم شما نقش داشته باشد را پوشش می دهد.
ثانیا، ممکن است یک ارزیابی روانشناختی انجام شود که می تواند شامل تکمیل پرسشنامه های مختلف یا انجام تست های خاصی باشد که برای ارزیابی ثبات عاطفی و عملکرد شناختی شما طراحی شده است. این ارزیابیها میتوانند به تعیین اینکه آیا معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت مرزی را مطابق با دستورالعملهای تعیینشده مانند راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) برآورده میکنید، کمک کنند.
علاوه بر این، یک بحث جامع در مورد علائم و نشانه های شما برای تشخیص دقیق بسیار مهم است. این مکالمه به متخصص سلامت روان اجازه می دهد تا اطلاعات بیشتری در مورد چگونگی تجلی این علائم در جنبه های مختلف زندگی شما و تأثیر احتمالی آنها بر روابط، عملکرد کاری یا خودانگاره شما جمع آوری کند.
توجه به این نکته ضروری است که تشخیص اختلال شخصیت مرزی معمولاً در بزرگسالان انجام می شود و نه در کودکان یا نوجوانان. دلیل این امر به این دلیل است که علائم و نشانه های رایج اختلال شخصیت مرزی ممکن است با افزایش سن و بلوغ افراد تغییر کند. با رشد آنها، برخی از این رفتارها ممکن است کاهش یا به طور کلی ناپدید شوند، که تشخیص واضح را در دوران کودکی یا نوجوانی دشوار می کند.
به طور خلاصه، تشخیص اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی شامل یک فرآیند ارزیابی گسترده است که شامل مصاحبههای دقیق، ارزیابیهای روانشناختی و بحث در مورد علائم و نشانههای شما میشود. این رویکرد به متخصصان سلامت روان کمک می کند تا الگوهای بالقوه تفکر، احساس و رفتار را که ممکن است نشان دهنده اختلال شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی باشد، شناسایی کنند.
درمان اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی (BPD) در درجه اول از طریق روان درمانی درمان می شود، جایی که فرد مهارت هایی را برای مدیریت و کنار آمدن با شرایط خود می آموزد. با این حال، دارو نیز ممکن است در برخی موارد توسط پزشک تجویز شود، به خصوص اگر ایمنی بیمار بدون مصرف دارو در خطر باشد. علاوه بر این، پزشکان ممکن است بستری شدن در بیمارستان را برای بیمارانی که دچار پریشانی شدید هستند یا به دلیل علائم اختلال شخصیت مرزی قادر به انجام فعالیت های روزانه خود نیستند، توصیه کنند.
در طول درمان، رسیدگی به هر گونه اختلال سلامت روانی که اغلب با اختلال شخصیت مرزی همراه است، مانند افسردگی و سوء مصرف مواد، مهم است. با رویکرد درمانی مناسب، افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می توانند پیشرفت های قابل توجهی را در عزت نفس و کیفیت کلی زندگی خود تجربه کنند. آنها همچنین ممکن است با پیشرفت در جلسات درمانی و ایجاد مکانیسم های مقابله ای بهتر برای مقابله با چالش های مختلف ناشی از ابتلا به این وضعیت سلامت روان، ثبات و تجربیات مفیدی پیدا کنند.
۱. روان درمانی
روان درمانی، که اغلب به عنوان گفتار درمانی از آن یاد می شود، یک روش مهم درمانی برای افرادی است که از اختلال شخصیت مرزی (BPD) رنج می برند. درمانگر شما ممکن است نوع روان درمانی را با توجه به نیازهای خاص شما تنظیم کند. اهداف اولیه این رویکرد درمانی کمک به شما در موارد زیر است:
- ارزیابی و تقویت توانایی های فعلی خود برای عملکرد مؤثر در جنبه های مختلف زندگی، مانند کار یا روابط شخصیتوسعه مهارت ها برای مدیریت احساسات ناراحت کننده ای که ممکن است به دلیل اختلال ایجاد شود.
- کاهش رفتارهای تکانشی از طریق تشویق به خود اندیشی و رعایت احساسات خود به جای اعمال فوری آنها.
- کار بر روی بهبود روابط بین فردی خود، که شامل آگاهی نه تنها از احساسات خود، بلکه از احساسات افراد اطرافتان نیز می شود.
- درک عمیقتر از خود اختلال شخصیت مرزی، علائم آن و چگونگی تأثیر آن بر زندگی روزمره شما.
انواع روان درمانی که مؤثر بوده اند عبارتند از:
- رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT): رفتار درمانی دیالکتیکی نوعی از روان درمانی است که به ویژه برای کسانی که از اختلال شخصیت مرزی رنج می برند مؤثر بوده است. این شکل از درمان ترکیبی از جلسات درمانی گروهی و فردی است و از رویکردی مبتنی بر مهارت برای کمک به افراد برای مدیریت احساسات، تحمل پریشانی و بهبود روابط خود با دیگران استفاده میکند. هدف رفتار درمانی دیالکتیکی با تمرکز بر این حوزههای کلیدی، تجهیز بیماران به ابزارهایی است که برای هدایت مؤثرتر زندگی نیاز دارند.
- درمان طرحواره محور: درمان طرحواره محور نوع دیگری از روان درمانی است که ثابت کرده است در رفع نگرانی های مختلف سلامت روان موثر است. این شکل از درمان می تواند به صورت فردی یا در یک محیط گروهی انجام شود و بر کمک به افراد در شناسایی نیازهای برآورده نشده که ممکن است منجر به الگوهای منفی زندگی شده باشد تمرکز دارد. این الگوها، که ممکن است زمانی برای بقا در دوران کودکی مفید بوده باشند، اغلب زمانی که بزرگسالان از پیچیدگیهای زندگی روزمره عبور میکنند، مضر میشوند. از طریق درمان مبتنی بر طرحواره، بیماران به سمت ابزارهای سالمتر برای برآوردن نیازهای خود و ایجاد الگوهای مثبت زندگی بیشتر به منظور ارتقای رفاه کلی و ثبات عاطفی هدایت میشوند.
- درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT): درمان مبتنی بر ذهنیت، شکلی از گفتار درمانی است که برای کمک به افراد در شناسایی افکار و احساسات خود در هر لحظه طراحی شده است و در عین حال دیدگاهی جایگزین در مورد موقعیت ارائه می دهد. این رویکرد بر اهمیت تفکر قبل از واکنش، پرورش خودآگاهی بیشتر و تنظیم عاطفی تأکید دارد.
- آموزش سیستمی برای پیش بینی پذیری هیجانی و حل مسئله (STEPPS): آموزش سیستمی برای پیش بینی پذیری هیجانی و حل مسئله ، یک برنامه درمانی ۲۰ هفته ای است که شامل کار گروهی شامل اعضای خانواده، مراقبان، دوستان یا افراد مهم می شود تا به شرکت کنندگان کمک کند تا به طور موثرتر به چالش های عاطفی خود رسیدگی کنند. آموزش سیستمی برای پیش بینی پذیری هیجانی و حل مسئله، در ارتباط با سایر اشکال روان درمانی برای ارائه پشتیبانی جامع از افراد و افراد نزدیک به آنها کار می کند.
- روان درمانی متمرکز بر انتقال (TFP): روان درمانی متمرکز بر انتقال که به عنوان روان درمانی روان پویشی نیز شناخته می شود، با هدف کمک به بیماران در درک احساسات و مشکلات بین فردی خود از طریق ایجاد یک رابطه درمانی با درمانگر خود، انجام می شود. با تجزیه و تحلیل این پویایی، شرکتکنندگان میتوانند از این بینشها برای گذر از موقعیتهای پیچیده زندگیشان به طور مؤثرتری استفاده کنند.
- مدیریت روانپزشکی خوب: مدیریت روانپزشکی خوب رویکردی است که بر اصول مدیریت موردی تکیه دارد و بر اهمیت مشارکت در کار یا مدرسه به عنوان بخشی از فرآیند درمان تاکید دارد. این روش بر حس کردن لحظات چالش برانگیز عاطفی با در نظر گرفتن زمینه بین فردی احساسات تمرکز دارد. در نتیجه، ممکن است درمانهای مختلفی مانند داروها، جلسات گروه درمانی، آموزش خانواده و مشاوره فردی را برای ارائه حمایت کامل از بیماران نیازمند ادغام کند.
۲. دارو درمانی
اختلال شخصیت مرزی یک وضعیت پیچیده سلامت روان است که به طور خاص توسط هیچ داروی تایید شده سازمان غذا و دارو (FDA) مورد توجه قرار نگرفته است. با این حال، داروهای خاصی در دسترس هستند که ممکن است به مدیریت برخی از علائم مرتبط با این اختلال یا سایر مسائلی که اغلب همراه با آن هستند، مانند افسردگی، تکانشگری، پرخاشگری و اضطراب کمک کنند. این داروها می توانند شامل داروهای ضد افسردگی، ضد روان پریشی و داروهای تثبیت کننده خلق و خو باشند.
قبل از در نظر گرفتن هر دارویی برای درمان اختلال شخصیت مرزی یا علائم مرتبط با آن، بسیار مهم است که با متخصص مراقبت های بهداشتی خود در مورد مزایای بالقوه و همچنین عوارض جانبی احتمالی این داروها صحبت کنید. این به شما کمک می کند تا تصمیمی آگاهانه در مورد بهترین اقدام در مدیریت وضعیت خود و اطمینان از نتایج بهینه سلامت بگیرید.
۳. بستری شدن در بیمارستان
در شرایط خاص، دریافت درمان های فشرده تری در بیمارستان ها و کلینیک های تخصصی روانپزشکی ضروری است. این تسهیلات مراقبت مناسب را برای بیمارانی که مشکلات روانی شدید را تجربه می کنند ارائه می دهد. علاوه بر این، در برخی موارد، بستری شدن در بیمارستان نقش مهمی در تضمین ایمنی افرادی دارد که ممکن است مستعد آسیب به خود باشند یا با افکار و رفتارهای خودکشی دست و پنجه نرم کنند. با ارائه حمایت و مداخلات جامع در این تنظیمات، متخصصان روانپزشکی می توانند به رفع چالش های پیچیده ای که بیماران خود با آن مواجه هستند کمک کنند و در نهایت در جهت ارتقاء بهبودی و رفاه روانی تلاش کنند.
بهبودی زمان می برد
درک اینکه چگونه احساسات، افکار و رفتارهای خود را مدیریت کنید، یک فرآیند مداوم است که به فداکاری و زمان نیاز دارد. همانطور که افراد در سفر خود پیشرفت می کنند، اغلب شاهد پیشرفت های قابل توجهی هستند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که برخی از جنبه های اختلال شخصیت مرزی ممکن است در طول زندگی فرد باقی بماند. سیر این وضعیت می تواند بسیار نوسان داشته باشد، با دوره هایی که علائم قابل کنترل تر یا شدیدتر هستند. علیرغم این تغییرات، درمان صحیح می تواند به طور قابل توجهی توانایی فرد را برای عملکرد در زندگی روزمره خود بهبود بخشد و رضایت کلی از خود را افزایش دهد.
برای اطمینان از بهترین شانس موفقیت برای افرادی که از اختلال شخصیت مرزی رنج می برند، بسیار مهم است که از متخصصان بهداشت روانی که تجربه زیادی در درمان این بیماری خاص دارند کمک بگیرند. این متخصصان دانش و مهارت های لازم برای راهنمایی بیماران از طریق پیچیدگی های مدیریت علائم و در نهایت دستیابی به کیفیت زندگی بهتر را دارند.
مدیریت اختلال شخصیت مرزی
علائم مرتبط با اختلال شخصیت مرزی می تواند هم برای شما و هم برای اطرافیانتان بسیار دشوار و چالش برانگیز باشد. ممکن است متوجه شوید که احساسات، افکار و رفتارهای شما خود ویرانگر یا آسیب رسان هستند. با این حال، با وجود این آگاهی، ممکن است در مدیریت آنها احساس ناتوانی کنید. برای مقابله موثرتر با وضعیت خود، توصیه می شود:
- دانش گسترده ای در مورد این اختلال با درک علل و درمان های آن به دست آورید، که شما را با اطلاعات مهمی برای مدیریت بهتر علائم خود مجهز می کند.
- آنچه ممکن است باعث طغیان خشم یا رفتار تکانشی در شما شود را بشناسید، زیرا این امر می تواند به جلوگیری از وقوع چنین حوادثی در آینده کمک کند.
- با شرکت در تمام جلسات درمانی و پایبندی به داروهای تجویز شده، به طور مداوم برای برنامه درمانی خود به دنبال کمک حرفه ای باشید.
- برای ایجاد یک استراتژی مدیریت بحران که شما را در موقعیت های دشوار راهنمایی می کند، با ارائه دهنده سلامت روان خود همکاری کنید.
- برای مسائل مرتبط مانند سوء مصرف مواد، که ممکن است علائم اختلال شخصیت مرزی را تشدید کند، کمک بگیرید.
- افراد نزدیک به خود را در سفر درمانی خود مشارکت دهید تا درک و حمایت از کسانی که در زندگی شما مهم هستند را تقویت کنید.
- با تمرین مکانیسم های مقابله ای مانند تکنیک های تنفس عمیق یا مراقبه ذهن آگاهی و مدیتیشن ، یاد بگیرید که چگونه احساسات شدید را مدیریت کنید، که می تواند به شما کمک کند احساسات طاقت فرسا را به طور مؤثرتری هدایت کنید.
- برای خود و دیگران محدودیتها و محدودیتهایی را با یادگیری بیان احساسات خود بدون دور کردن افراد یا ایجاد حس رها شدن یا بیثباتی ایجاد کنید.
- از فرضیات در مورد آنچه دیگران در مورد شما احساس یا فکر می کنند اجتناب کنید. در عوض، بر ارتباطات مفید و سالم و درک دیدگاه های آنها نیز تمرکز کنید.
- برای تبادل بینش و تجربیاتی که می تواند برای سفر درمانی شما مفید باشد، با دیگرانی که اختلال شخصیت مرزی دارند ارتباط برقرار کنید.
- یک سیستم پشتیبانی قوی متشکل از افرادی بسازید که به شما احترام می گذارند و شما را درک می کنند و فضای امنی را ارائه می دهند که می توانید بدون قضاوت خود را ابراز کنید.
- با حفظ یک رژیم غذایی مغذی، انجام فعالیت بدنی منظم و شرکت در رویدادهای اجتماعی که به رفاه شما کمک می کند، سبک زندگی سالم را در اولویت قرار دهید.
- خودتان را به خاطر داشتن اختلال شخصیت مرزی سرزنش نکنید، بلکه مسئولیت جستجوی درمان مناسب و گام برداشتن به سمت بهبودی را بپذیرید. با پیروی از این دستورالعمل ها، می توانید علائم بیماری خود را بهتر مدیریت کنید و هم سلامت روان و هم کیفیت کلی زندگی خود را بهبود بخشید.
آماده شدن برای ملاقات با پزشک
در ابتدا، می توانید با پزشک عمومی خود در مورد هر گونه نگرانی یا مشکلی که ممکن است با آن مواجه شوید مشورت کنید. پس از ارزیابی وضعیت شما، آنها ممکن است به شما پیشنهاد کنند که از یک متخصص سلامت روان مانند روانشناس یا روانپزشک کمک بیشتری بخواهید. برای آمادگی کافی برای این مشاوره، داشتن درک درستی از آنچه باید انتظار داشته باشید و چگونه می توان به بهترین شکل نیازهای خود را بیان کرد، ضروری است.
در طول اولین قرار ملاقات با پزشک عمومی، آنها احتمالاً در مورد علائمی که تجربه می کنید، هرگونه تلاش قبلی برای درمان و سابقه پزشکی شما را می پرسند. مهم است که در طول این گفتگو باز و صادق باشید، زیرا می تواند به آنها کمک کند تا درک جامعی از وضعیت فعلی شما به دست آورند. پزشک شما همچنین ممکن است برخی آزمایش ها یا ارزیابی های اولیه را برای رد هر گونه علل فیزیکی احتمالی برای علائم شما انجام دهد.
هنگامی که آنها اطلاعات کافی را جمع آوری کردند، در صورت لزوم، پزشک عمومی شما ممکن است به شما توصیه کند که از یک متخصص سلامت روان مانند روانشناس یا روانپزشک راهنمایی بگیرید. روانشناسان در ارزیابی و درمان روانشناختی آموزش می بینند، در حالی که روانپزشکان در تشخیص و درمان بیماری های روانی از طریق مدیریت دارو و گفتگو درمانی تخصص دارند.
برای اینکه بهترین استفاده را از قرار ملاقات خود با یک ارائه دهنده سلامت روان ببرید، مفید است که آماده باشید. فهرستی از سوالات یا نگرانیهایی که قبل از ویزیت دارید، و همچنین جزئیات کلیدی در مورد علائم، سابقه شخصی و درمانهای قبلی که تحت آن قرار گرفتهاید، تهیه کنید. این می تواند به تسهیل گفتگوی سازنده تر بین شما و متخصص مراقبت های بهداشتی کمک کند.
علاوه بر این، آماده شرکت فعال در بحث های مربوط به سلامت روان و گزینه های درمانی خود باشید. هم برای شما و هم برای پزشک، بسیار مهم است که در مورد راهبردها و رویکردهای بالقوه برای رفع نگرانی هایتان گفتگوی باز داشته باشید. با درگیر شدن و فعال بودن در طول این قرار ملاقات ها، می توانید اطمینان حاصل کنید که بهترین مراقبت ممکن را متناسب با نیازهای فردی خود دریافت می کنید.
آنچه شما می توانید انجام دهید
قبل از شرکت در یک قرار ملاقات آینده، ضروری است که خود را با تهیه فهرستی جامع از اطلاعات مرتبط آماده کنید که هم به شما و هم به متخصص مراقبت های بهداشتی تان کمک می کند تا در طول جلسه یک بحث موثر داشته باشید. این آماده سازی کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که شما مشاوره و درمان دقیق برای هر گونه مسائل یا نگرانی هایی که ممکن است داشته باشید دریافت کنید. برخی از نکات کلیدی که باید در این لیست گنجانده شوند عبارتند از:
- ثبت دقیق علائمی که شما یا نزدیکانتان در رفتارتان مشاهده کرده اید، مهم نیست که چقدر جزئی به نظر می رسند. حتماً مدت این علائم را ذکر کنید تا زمینه ای برای علت احتمالی و شدت آنها فراهم شود.
- اطلاعات شخصی در مورد خودتان که ممکن است برای سلامت روان شما مهم باشد، از جمله هر رویداد آسیب زا از گذشته و عوامل استرس زای اصلی فعلی شما که به طور بالقوه می تواند به وضعیت شما کمک کند یا بر نحوه پاسخ شما به درمان تأثیر بگذارد.
- خلاصه ای از تمام اطلاعات پزشکی موجود در رابطه با سایر شرایط سلامت جسمی یا روانی که ممکن است در گذشته تشخیص داده شده باشید یا در حال حاضر در کنار این موضوع با آن مواجه هستید. این می تواند برای پزشک در ارزیابی هر گونه همبستگی احتمالی و تعیین بهترین مسیر اقدام مفید باشد.
- فهرست دقیقی از تمام داروها، چه با نسخه و چه بدون نسخه، ویتامین ها، مکمل ها و دوزهای مربوطه آنها که به طور منظم یا گهگاهی در صورت نیاز مصرف می کنید. این امر در حصول اطمینان از اینکه هیچ واکنش نامطلوبی با درمان های جدید تجویز شده توسط متخصص مراقبت های بهداشتی شما وجود ندارد، بسیار مهم است.
- فهرستی از سوالاتی که باید در طول قرار ملاقات بپرسید تهیه کنید تا کارایی آن را به حداکثر برسانید. هر دو پرسش خاص مرتبط با علائم شما و همچنین سوالات گسترده تر در مورد گزینه های درمانی و پیش آگهی بالقوه را شامل شود. این به شما این امکان را می دهد که درک عمیق تری از وضعیت خود به دست آورید و به شما این امکان را می دهد که تصمیمات آگاهانه ای در مورد مراقبت های بهداشتی خود در پیش رو بگیرید.
- در صورت امکان، یکی از اعضای نزدیک خانواده یا دوستی که شما را برای مدت طولانی می شناسد همراه داشته باشید. آنها ممکن است بتوانند بینش ها و اطلاعات ارزشمندی در مورد رفتار گذشته یا شرایط فعلی شما ارائه دهند که می تواند به تشخیص و برنامه درمانی شما کمک کند. با این حال، همیشه اطمینان حاصل کنید که مشارکت آنها از قبل توسط شما مجاز است.
با تهیه کامل این لیست، نه تنها از قرار ملاقات خود نهایت استفاده را خواهید برد، بلکه به تسهیل گفتگوی مشارکتی و سازنده با متخصص مراقبت های بهداشتی خود برای دستیابی به نتایج مطلوب در مدیریت سلامت روان کمک خواهید کرد.
در طول ملاقات خود با یک پزشک یا ارائه دهنده سلامت روان، مهم است که با سؤالات اساسی آماده شوید تا درک بهتری از علائم و درمان های بالقوه خود به دست آورید. برخی از سوالات اساسی که ممکن است بخواهید بپرسید عبارتند از:
- چه چیزی می تواند باعث علائم یا وضعیت من شود؟ درک علت اصلی می تواند به هدایت موثرتر روند درمان کمک کند.
- آیا دلایل احتمالی دیگری برای این علائم وجود دارد؟ این سؤال به گسترش دانش در مورد عوامل بالقوه مؤثر در وضعیت شما کمک می کند و یک رویکرد جامع برای پرداختن به آن را تضمین می کند.
- کدام درمانها در مورد من مؤثرتر هستند؟ دانستن اینکه کدام مداخلات برای شما مناسب تر است می تواند به تنظیم جلسات درمانی و داروهای خاص برای شما کمک کند.
- چقدر می توانم از درمان انتظار پیشرفت داشته باشم؟ تعیین انتظارات در مورد نتایج بالقوه بسیار مهم است، زیرا به مدیریت امیدها و اضطراب های شما در مورد روند بهبودی کمک می کند.
- هر چند وقت یک بار باید در جلسات درمانی شرکت کنم و تا چه مدت طول می کشد؟ دانستن دفعات و مدت قرار ملاقات های درمانی می تواند به شما در برنامه ریزی متناسب با برنامه ریزی و تعهدات کمک کند.
- آیا دارویی وجود دارد که بتواند به درمان من کمک کند؟ اگر چنین است، عوارض جانبی احتمالی آنها چیست؟ درک گزینه های دارویی بالقوه به شما این امکان را می دهد که تصمیمی آگاهانه در مورد نیازهای مراقبت های بهداشتی خود بگیرید و در عین حال از خطرات احتمالی آگاه باشید.
- چه اقدامات احتیاطی یا محدودیت هایی را در طول دوره درمان باید رعایت کنم؟ دانستن اینکه چگونه زندگی روزمره را با توجه به علائم و وضعیت خود هدایت کنید می تواند به کاهش استرس و اضطراب مربوط به مدیریت این جنبه ها در خارج از جلسات درمانی کمک کند.
- اگر شرایط سلامتی دیگری داشته باشم، چگونه می توانم آنها را در کنار این یکی به بهترین شکل مدیریت کنم؟ هماهنگی مراقبت برای مسائل متعدد سلامتی به منظور حفظ رفاه کلی بسیار مهم است.
- خانواده یا دوستان نزدیکم چگونه می توانند در طول روند درمان از من حمایت کنند؟ درگیر کردن عزیزانتان در سفر شفابخشی میتواند شبکهای از کمکهای عاطفی و عملی را فراهم کند که به نتایج موفقیتآمیز کمک میکند.
- آیا مطالب چاپی وجود دارد که بتوانم با خود ببرم، و همچنین وب سایت های توصیه شده برای اطلاعات بیشتر؟ جمع آوری منابع پس از هر بازدید به شما کمک می کند تا در جریان آخرین پیشرفت ها در استراتژی های درمان و تکنیک های مقابله قرار بگیرید.
به یاد داشته باشید، مهم است که در طول قرار ملاقات خود سوالاتی بپرسید تا درک جامعی از وضعیت خود و درمان های موجود داشته باشید. با فعال بودن در جستجوی پاسخ، می توانید از نزدیک با پزشک یا ارائه دهنده سلامت روان خود برای ایجاد یک برنامه مراقبت شخصی که به بهترین وجه با نیازهای شما مطابقت دارد، همکاری کنید.
چه انتظاراتی باید از پزشک خود داشته باشید؟
یک متخصص مراقبت های بهداشتی یا ارائه دهنده سلامت روان احتمالاً در هنگام ارزیابی وضعیت شما، یک سری سؤال از شما می پرسد. مهم است که از قبل خود را آماده کنید تا در زمان خود برای موضوعاتی که می خواهید روی آنها تمرکز کنید، صرفه جویی کنید. برخی از سوالات احتمالی که ممکن است بپرسند عبارتند از:
- آیا می توانید علائم خود را توضیح دهید و چه زمانی اولین بار متوجه آنها شدید؟
- این علائم چگونه بر زندگی روزمره شما از جمله روابط شخصی و عملکرد کاری شما تأثیر گذاشته است؟
- در یک روز معمولی، هر چند وقت یکبار نوسانات خلقی را تجربه می کنید؟
- آیا تا به حال احساس کرده اید که به شما خیانت شده، قربانی شده اید یا رها شده اید؟ چه عواملی ممکن است در ایجاد این احساس نقش داشته باشد؟
- آیا می توانید در مورد توانایی خود برای مدیریت مؤثر خشم صحبت کنید؟
- چقدر می توانید تنهایی را تحمل کنید؟
- احساس ارزشمندی خود را چگونه توصیف می کنید؟
- آیا تا به حال احساس کرده اید که فکر می کنید بد هستید یا حتی بد هستید؟
- آیا با رفتارهای مخرب یا مخاطره آمیز با چالش مواجه شده اید؟
- اگر چنین است، آیا قبلاً به آسیب رساندن به خود یا اقدام به خودکشی فکر کرده اید؟
- آیا الکل یا داروهای تفریحی مصرف می کنید یا از داروهای تجویزی سوء استفاده می کنید؟ اگر بله، چند وقت یکبار از آنها استفاده می کنید؟
- می توانید دوران کودکی خود و رابطه ای که با والدین یا مراقبان خود داشتید را توصیف کنید؟
- آیا در کودکی مورد آزار جسمی یا جنسی قرار گرفته اید یا توسط کسانی که از شما مراقبت می کردند مورد بی توجهی قرار گرفته اید؟
- آیا در خانواده نزدیک شما یا در میان مراقبان شما، مشکل سلامت روانی مانند اختلال شخصیت تشخیص داده شده است؟
- اگر بله، آیا قبلاً برای سایر مشکلات سلامت روان تحت درمان قرار گرفته اید؟ چه تشخیص هایی داده شد و چه درمان هایی برای شما بهترین نتیجه را داشت؟
- آیا مشکلات پزشکی دیگری دارید که در حال حاضر تحت درمان آن باشید؟