خانه » سلامت روان » ویژگی های کلیدی یک فرد کاملاً کارآمد چیست؟

ویژگی های کلیدی یک فرد کاملاً کارآمد چیست؟

یک فرد کاملاً کارآمد با عمیق ترین و صمیمی ترین احساسات و آرزوهای خود ارتباط عمیقی برقرار می کند. این افراد درک عمیقی از چشم انداز عاطفی خود دارند و به غرایز خود اعتمادی تزلزل ناپذیر دارند. توجه مثبت بدون قید و شرط در دستیابی به وضعیت کاملاً عملکردی مؤثر است (منبع مطلب).

این مقاله به توضیح معنای یک فرد کاملاً کارآمد و ویژگی‌های متمایز افرادی که در این وضعیت هستند می‌پردازد. علاوه بر این، استراتژی‌های مختلفی را بررسی می‌کند که می‌توانند توسط افراد برای دستیابی به عملکرد کامل به کار گرفته شوند.

یک فرد کاملاً کارآمد چیست؟

افراد دارای یک گرایش فطری به فعلیت‌بخشی هستند – یا میل به تحقق پتانسیل کامل خود – مفهومی که اغلب از آن به عنوان خودشکوفایی یاد می‌شود. یک فرد کاملاً کارآمد دائماً در تلاش است تا به خودشکوفایی دست یابد.

خودشکوفایی چیست؟

دستیابی به خودشکوفایی به معنای دستیابی به پتانسیل کامل و پرورش قدردانی عمیق از زندگی است.

چگونه می توانم بفهمم که خودشکوفایی دارم؟

فردی که در مسیر خودشکوفایی است، توجه مثبت بی قید و شرطی را از سوی دیگران دریافت کرده و شرایطی را بر ارزش خود تحمیل نمی کند. آنها قادر به بیان احساسات خود هستند و به طور کامل پذیرای تجربیات بی شماری هستند که زندگی ارائه می دهد.

یک فرد کاملاً کارآمد «زندگی وجودی» را پذیرفته است. این نشان دهنده توانایی زندگی کاملاً غوطه ور در لحظه حال، تجربه احساس آزادی درونی و پذیرش خلاقیت، نشاط و چالش است.

افرادی که در این حالت کاملاً کارآمد هستند، دقیقاً در لحظه حال وجود دارند. آنها آگاهی دقیقی از احساسات و واکنش های خود دارند، اما تحت تأثیر احساسات خود قرار نمی گیرند یا به آنها دیکته نمی شود.  افراد کاملاً کارآمد «آزادانه، ذهنی، در تقابل وجودی این لحظه از زندگی» زندگی می کنند (منبع مطلب).

محققان دیگر افراد کاملاً کارآمد را سازگار و دائماً در حال تکامل توصیف کرده اند. افرادی که به طور کامل کار می کنند دارای یک خودپنداره سیال هستند که ثابت نیست و آنها به طور مداوم اطلاعات و تجربیات جدید را جذب می کنند (منبع مطلب).

افراد کاملاً کارآمد نه تنها برای تجربیات جدید باز هستند، بلکه می توانند در پاسخ به بینش های به دست آمده از آن تجربیات متحول شوند. این افراد با احساسات خود هماهنگ هستند و فعالانه برای رشد و دستیابی به حداکثر پتانسیل خود تلاش می کنند.

داشتن یک فرد کاملاً کارآمد به معنای داشتن شخصیت سالم است. افرادی که به طور کامل عمل می کنند در لحظه حال ساکن هستند و پذیرای تجربیات جدید هستند.

ویژگی های افراد کاملاً کارآمد

افرادی که به وضعیت کاملاً عملکردی دست یافته‌اند، اغلب ویژگی‌ها و ویژگی‌های خاصی را نشان می‌دهند که آنها را قادر می‌سازد تا با احساسات خود هماهنگ باشند و انگیزه ذاتی خود را برای رشد در آغوش بگیرند. یک فرد کاملاً کارآمد (منبع مطلب): 

  1. دارای حس عمیق هدف و خود هدایتی است
  2. به تجربیاتشان اعتماد می کند، از آنها برای آگاهی دادن به ارزش هایشان استفاده می کند و از انکار یا تحریف تجربیاتشان خودداری می کند.
  3. مسئولیت اعمال خود را بدون اینکه حالت تدافعی به خود بگیرد می پذیرد
  4. در هماهنگی با دیگران زندگی می کند و همکاری و احترام را نشان می دهد
  5. یک خودپنداره انعطاف پذیر و ظرفیت تکامل از طریق تجربیات را نشان می دهد
  6. عزت نفس و پذیرش بی قید و شرط خود را نشان می دهد
  7. صراحت و بیان واقعی خود را نشان می دهد
  8. از بازخورد استقبال می کند و آماده است تا تغییرات واقع بینانه را برای بهبود خود اعمال کند
  9. توجه به نیازهای دیگران را نشان می دهد
  10. تاب آوری، هوش هیجانی و توانایی های خلاقانه حل مسئله را نشان می دهد

شکلی از درمان را ایجاد شده است که به عنوان درمان مشتری محور  شناخته می شود، که در آن هدف درمانگر این است که توجه مثبت بی قید و شرط به درمانجو ارائه دهد. هدف نهایی این رویکرد این است که مشتری رشد عاطفی و روانی را تجربه کند که در نهایت با دستیابی به وضعیت عملکردی کامل به اوج خود می رسد.

ایده های دیگر در مورد اینکه یک بزرگسال کارآمد به چه معناست

نظریه‌های روان‌شناختی مختلفی در مورد اینکه چه چیزی یک بزرگسال کارآمد را تشکیل می‌دهد وجود دارد.

  • نظریه خودشکوفایی مزلو:خودشکوفایی اوج سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو را اشغال می کند. افراد تنها پس از ارضای نیازهای اساسی خود (فیزیولوژیکی، ایمنی، اجتماعی و احترام) می توانند به وضعیت خودشکوفایی دست یابند. با این حال، به دلیل عوامل متعددی که بر توانایی فرد در برآوردن نیازهای خود در زندگی تأثیر می گذارد، بسیاری از افراد هرگز به خودشکوفایی دست نمی یابند. منتقدان سلسله مراتب مزلو نظریه های جایگزینی را پیشنهاد کرده اند که بر دستاوردهای دیگر زندگی مانند مشارکت و والدین تأکید می کند (منبع مطلب). 
  • نظریه روانی اجتماعی اریکسون: نظریه مراحل رشد اریک اریکسون از دوران نوزادی تا اواخر بزرگسالی را در بر می گیرد. مراحل شش تا هشت در بزرگسالی اتفاق می‌افتد و افراد باید چالش‌هایی را که در هر دوره رشد ارائه می‌شود، بررسی کنند. به عنوان مثال، در طول مرحله ششم (صمیمیت در مقابل انزوا)، که معمولاً محدوده سنی 19 تا 40 سال را در بر می گیرد، بزرگسالان باید برای مدیریت روابط نزدیک با دیگران، از مهارت های کسب شده در مراحل اولیه استفاده کنند. موفقیت در این مرحله نشان دهنده توانایی فرد برای دوست داشتن و دوست داشته شدن است (منبع مطلب).
  • تئوری خودتعیینی دسی و رایان: نظریه خود تعیینی توسط ادوارد دسی و ریچارد رایان ایجاد شد. این نظریه فرض می‌کند که اگر نیازهای آنها برای شایستگی، ارتباط و استقلال برآورده شود، می‌تواند «خود تعیین‌کننده» شود. برای دستیابی به یک وضعیت تعیین‌کننده، فرد باید احساس کند که کنترل زندگی خود را در دست دارد، به توانایی خود در تسلط بر مهارت‌های جدید اطمینان داشته باشد و با دیگران ارتباط برقرار کند. برای رسیدن به یک وضعیت تعیین‌کننده، افراد باید از انگیزه‌های درونی و شبکه‌ای از حمایت اجتماعی استفاده کنند (منبع مطلب).

چگونه به یک فرد کاملاً کارآمد تبدیل شویم

  • معنای زندگی خود را بیابید: یافتن یا دادن حس هدف و جهت به زندگی برای کمک به شما در تعریف ارزش های خود و زندگی بر اساس آنها کلیدی است. همچنین به شما انگیزه می‌دهد تا رشد کنید، تغییر کنید و اهدافی را تعیین کنید که با مسیری که می‌خواهید زندگی‌تان طی کند، هماهنگ باشد.
  • تجربیات جدید را در آغوش بگیرید : بخش بزرگی از تبدیل شدن به یک فرد کاملاً کارآمد، باز شدن برای آزمایش چیزهای جدید است. در مدلی که به عنوان نظریه پنج عاملی شخصیت شناخته می شود، گشودگی یک بعد اصلی شخصیت در نظر گرفته می شود. افرادی که پذیرای چیزهای جدید هستند نیز تمایل دارند ذهنی باز و خلاق داشته باشند. آنها از یادگیری و تفکر در مورد ایده های جدید لذت می برند.
  • ذهن آگاهی را تمرین کنید : یکی دیگر از جنبه های مهم عملکرد کامل، یادگیری پذیرش لحظه حال است. یکی از راه‌هایی که می‌توانید این کار را یاد بگیرید، تمرین تمرکز حواس است، تکنیکی که تماماً در مورد تمرکز بر احساس خود در اینجا و اکنون است.
  • یاد بگیرید که به خودتان اعتماد کنید : روی داشتن درک عمیق‌تر از شخصیت خود و صادق بودن با خودتان کار کنید. روی یادگیری اعتماد به افکار و شهود خود کار کنید. شما می توانید با توجه بیشتر به آنچه احساس می کنید و تجسم نتایج مثبت، اعتماد بیشتری نسبت به خود ایجاد کنید.
  • با همدلی و اصالت به روابط نزدیک شوید : هنگامی که با دیگران ارتباط برقرار می کنید و با دیگران ارتباط برقرار می کنید، از محل همدلی بیرون بیایید و برای تفاهم تلاش کنید. شما می توانید مهربان باشید و همچنان نیازهای خود را مطرح کنید و از رفاه خود محافظت کنید. با دیگران “واقعی” باشید و بر داشتن تعاملات واقعی تمرکز کنید.
  • به دنبال فرصت هایی برای بهبود باشید : در مورد آنچه می توانید در سفر رشد خود روی آن کار کنید، بازخورد دیگران را بخواهید و مایل به پذیرش آن باشید. یاد بگیرید که بین انتقاد سازنده و مخرب تفاوت قائل شوید.
  • خودتان را بپذیرید و دوست بدارید : احترام مثبت بدون قید و شرط به این معناست که خودتان را همان طور که هستید بپذیرید و علیرغم عیب هایتان خود را دوست بدارید. با این حال، این بدان معنا نیست که چیزهایی وجود ندارد که بخواهید در مورد خودتان تغییر دهید. این فقط به این معنی است که اگر به عنوان یک فرد برای پیشرفت تلاش می کنید، هنوز هم کسی که هستید را در لحظه حال می پذیرید و قدردانی می کنید.

فرآیند دستیابی به عملکرد کامل به جای یک نقطه پایانی ثابت، یک سفر مداوم است. این در مورد پایبندی به مجموعه ای سفت و سخت از مراحل برای دستیابی به یک نتیجه ثابت نیست، بلکه بیشتر در مورد پرورش سبک زندگی است که رضایت، خودآگاهی، پذیرش و میل تزلزل ناپذیر برای بهبود خود را تقویت می کند.

بسیار مهم است که به خاطر داشته باشید که پیگیری عملکردهای پیشرفته یک سفر ماندگار است که کل زندگی فرد را در بر می گیرد. ماهیت در تلاش مداوم برای در آغوش گرفتن و درگیر شدن کامل با زندگی در تمامیت آن نهفته است.

نشانه هایی است که شما یک بزرگسال کاملاً کارآمد هستید

تعیین اینکه آیا یک فرد بالغ کاملاً کارآمد است، یک تلاش ذهنی است که به تجربیات متمایز زندگی و اعتقادات شخصی فرد بستگی دارد. تفسیر عملکرد کامل ممکن است به طور قابل توجهی از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. با این وجود، ویژگی ها و رفتارهای کلی خاصی وجود دارد که به طور مکرر در میان کسانی که از زندگی خود راضی هستند و در فرورفتگی ها و جریان های وجودی به گونه ای حرکت می کنند که رفاه کلی آنها را تقویت می کند، مشاهده می شود (منبع مطلب). 

در اینجا فقط چند نمونه از عملکرد شخصی در بزرگسالی آورده شده است (منبع مطلب):

  • تصویر شما از خود با واقعیت مطابقت دارد: شما نقاط قوت خود را درک می کنید اما نقاط ضعف خود را نیز می شناسید و تصدیق می کنید. همانطور که به تقویت نقاط قوت خود ادامه می دهید، روی چالش ها و تجربیات جدیدی نیز کار می کنید که به شما امکان می دهد رشد کنید و درک جدیدی به دست آورید.
  • شما کامل نیستید و سعی نکنید کامل باشید: می دانید که کامل نیستید، اما همچنان از چیزی که هستید خوشحال و راضی هستید. با این حال، رضایت شما نشان دهنده بیکاری نیست، زیرا شما همیشه در تلاش برای رسیدن به بهترین نسخه ممکن از خود هستید.
  • شما می توانید زمانی که به هم ریخته اید و آن را درست می کنید اعتراف کنید: می توانید خود را متواضع کنید و زمانی که اشتباه می کنید یا اشتباهی مرتکب شده اید اعتراف کنید. وقتی کسی را آزار می‌دهید واقعاً عذرخواهی می‌کنید و متعهد می‌شوید که همه چیز را درست کنید و از اشتباه خود درس بگیرید. سپس، گفته های خود را عملی می کنید و به قول خود عمل می کنید تا بهتر عمل کنید.
  • می توانید نه بگویید: شما از لحاظ شخصی و حرفه ای محدودیت های خود را درک می کنید و به آنها احترام می گذارید. شما می توانید مرزها را ایجاد کنید و به آنها احترام بگذارید و همچنین به مرزهای تعیین شده توسط دیگران احترام بگذارید. شما می توانید مودبانه پیشنهادات را رد کنید بدون اینکه به کسی صدمه بزنید. شما از مسئولیت دوری نمی کنید، اما از زمان و انرژی خود محافظت می کنید و منابع خود را عاقلانه خرج می کنید.
  • شما به دیگران اهمیت می دهید: شما همدلی دارید و به دیگران فکر می کنید، نه فقط به خودتان. می توانید خواسته ها و نیازهای خود را با نیازهای دیگران متعادل کنید. شما فعالانه به صحبت های دیگران گوش می دهید و با صداقت و مهربانی ارتباط برقرار می کنید.
  • درخواست کمک می کنید: می دانید که نمی توانید به تنهایی از پس زندگی برآیید. شما سعی نمی کنید همه این کارها را خودتان انجام دهید و از دیگران حمایت کنید. مهمتر از آن، به افراد اجازه می دهید در صورت نیاز به شما کمک کنند. وقتی تشخیص می دهید که به خوبی از پس آن بر نمی آیید، به دنبال راهنمایی حرفه ای هستید، چه از یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی یا متخصص بهداشت روان.

اینها صرفاً چند ویژگی است که افرادی که به طور مؤثر زندگی خود را هدایت می کنند اغلب آنها را در بر می گیرند. اذعان به این نکته ضروری است که تعریف «عملکرد در زندگی» ذاتاً شخصی است و تحت تأثیر هویت فردی، موقعیت جغرافیایی، باورهای شخصی و ارزش‌های فرد است.

کاملاً طبیعی است که دوره هایی را تجربه کنید که در آن فرد کمتر از خود مطلوب خود احساس می کند. تحمل یک روز کمتر از حد معمول یا شناخت جنبه هایی از زندگی که مستلزم تغییر هستند به این معنی نیست که فرد کاملاً کارآمد نیست. تلاش برای بهترین خود بودن، تلاشی بسیار فردی، ذهنی و متغیر است.

کلام پایانی

مفهوم دستیابی به عملکرد کامل یک ایده آل آرمانی را به جای یک نقطه پایانی قابل دستیابی تجسم می کند. این در مورد رسیدن به سطح خاصی از موفقیت و متعاقباً توقف رشد شخصی به عنوان یک انسان نیست. در عوض، سفر به سمت عملکرد کامل یک فرآیند مداوم است که در طول زندگی فرد ادامه می یابد، زیرا تلاش برای خودشکوفایی همچنان در حال گسترش است.

دیدگاهتان را بنویسید