سندرم خستگی مزمن (CFS)، همچنین به عنوان آنسفالومیلیت میالژیک (ME) یا بیماری عدم تحمل فشار سیستمیک (SEID) شناخته میشود، یک اختلال پیچیده است که میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد، با علائمی که معمولاً به طور ناگهانی ظاهر میشوند و برای دورههای طولانی بدون هیچ توضیح واضحی ادامه مییابند. این در درجه اول بر سطوح انرژی افراد تأثیر می گذارد و باعث می شود آنها احساس خستگی یا خستگی شدید کنند که حتی پس از استراحت کافی فروکش نمی کند و نمی توان آن را به یک بیماری شناخته شده پزشکی مانند کم خونی یا اختلالات تیروئید نسبت داد.
علت دقیق سندرم خستگی مزمن هنوز نامشخص است و دانشمندان و متخصصان مراقبت های بهداشتی را به کشف عوامل بالقوه مختلف در توسعه آن سوق می دهد. برخی از نظریه ها عفونت های ویروسی مانند ویروس اپشتین بار (EBV) یا هرپس ویروس انسانی ۶ (HHV-6) را پیشنهاد می کنند، در حالی که برخی دیگر به عوامل استرس زا روانی مانند تروما یا رویدادهای مهم زندگی اشاره می کنند. در برخی موارد، اعتقاد بر این است که ترکیبی از استعداد ژنتیکی و عوامل محیطی ممکن است در تحریک سندرم خستگی مزمن نقش داشته باشد.
به دلیل عدم وجود دلایل قطعی و وجود علائم همپوشانی با سایر شرایط، تشخیص سندرم خستگی مزمن می تواند برای متخصصان پزشکی بسیار چالش برانگیز باشد. هیچ آزمایش خاصی برای تایید سندرم خستگی مزمن وجود ندارد. در عوض، پزشکان باید با انجام ارزیابیهای کامل، از جمله آزمایشهای خون، معاینات فیزیکی، و پرسشنامهها برای ارزیابی عملکرد روزانه و شدت علائم، بر رد سایر منابع بالقوه خستگی تکیه کنند.
اگرچه شناخت و پذیرش سندرم خستگی مزمن به عنوان یک وضعیت پزشکی قانونی در گذشته با شک و تردید مواجه شده بود، اما اکنون به طور گسترده در جامعه علمی و صنعت مراقبت های بهداشتی پذیرفته شده است. این افزایش درک منجر به بهبود تلاشهای تحقیقاتی با هدف کشف بیشتر این اختلال معمایی و توسعه راهبردهای درمانی مؤثر شده است.
سندرم خستگی مزمن بر اساس سن، جنس، یا قومیت تبعیض قائل نمی شود. با این حال، مطالعات نشان داده است که زنان در ۴۰ و ۵۰ سالگی به ویژه مستعد ابتلا به این بیماری هستند. متأسفانه، در حال حاضر هیچ درمانی شناخته شده برای سندرم خستگی مزمن وجود ندارد، اما می توان از روش های مختلفی برای کاهش علائم و بهبود کیفیت کلی زندگی استفاده کرد.
برای درک بهتر و مدیریت سندرم خستگی مزمن، آشنایی با ویژگی های آن، گزینه های درمانی موجود و پیش آگهی ضروری است. این دانش به افراد آسیب دیده از سندرم خستگی مزمن و همچنین عزیزان و پزشکان در جهت یابی چالش های ناشی از این شرایط پیچیده قدرت می دهد.
چه چیزی باعث سندرم خستگی مزمن می شود؟
علت سندرم خستگی مزمن ناشناخته است. محققان حدس می زنند که عوامل کمک کننده ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- ویروس ها
- یک سیستم ایمنی ضعیف
- استرس
- عدم تعادل هورمونی
همچنین ممکن است برخی افراد از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا به سندرم خستگی مزمن باشند.
اگرچه سندرم خستگی مزمن گاهی اوقات ممکن است پس از یک عفونت ویروسی ایجاد شود، هیچ نوع عفونتی که باعث سندرم خستگی مزمن شود، یافت نشده است. برخی از عفونت های ویروسی که در رابطه با سندرم خستگی مزمن مورد مطالعه قرار گرفته اند عبارتند از:
- ویروس اپشتین بار (EBV)
- ویروس هرپس انسانی ۶
- ویروس رودخانه راس (RRV)
- ویروس سرخجه
عفونت های ناشی از باکتری های مختلف، مانند کوکسیلا بورنتی و مایکوپلاسما پنومونیه، به طور گسترده در رابطه با سندرم خستگی مزمن (CFS) مورد مطالعه قرار گرفته است. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) پیشنهاد کرده است که سندرم خستگی مزمن ممکن است مرحله پایانی چندین شرایط مختلف باشد تا یک وضعیت خاص. این بدان معناست که ممکن است یک علت یا عامل واحد مسئول سندرم خستگی مزمن وجود نداشته باشد، اما میتواند نتیجه عوامل زمینهای مختلف و عفونتها باشد.
یکی از این عفونت ها ویروس اپشتین بار (EBV) است که از هر ۱۰ نفری که به این ویروس مبتلا می شوند، ۱ نفر را تحت تاثیر قرار می دهد تا شرایطی را ایجاد کند که معیارهای تشخیص سندرم خستگی مزمن را داشته باشد. به طور مشابه، ویروس رودخانه راس و عفونت های کوکسیلا بورنتی (Coxiella burnetii) با افزایش خطر ابتلا به سندرم خستگی مزمن مرتبط است. در واقع، محققان دریافتهاند که کسانی که علائم شدید هر یک از این سه عفونت را تجربه میکنند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سندرم خستگی مزمن هستند.
افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن اغلب سیستم ایمنی ضعیفی را نشان می دهند، اما مشخص نیست که آیا این اختلال عملکرد سیستم ایمنی علت اصلی این اختلال است یا خیر. به طور مشابه، مشخص شده است که برخی از افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن دارای سطوح غیر طبیعی هورمون هستند، اما پزشکان هنوز تعیین نکرده اند که آیا این عدم تعادل قابل توجه است یا مستقیماً با این وضعیت مرتبط است.
علاوه بر این، مواردی وجود دارد که افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن کمبود ویتامینهای خاصی مانند B2 (ریبوفلاوین) یا B12 دارند. با این حال، هنوز مشخص نیست که آیا کمبود این ویتامین در ایجاد سندرم خستگی مزمن نقش دارد یا خیر و آیا مکمل می تواند وضعیت را بهبود بخشد.
عوامل خطر برای سندرم خستگی مزمن
سندرم خستگی مزمن (CFS)، همچنین به عنوان آنسفالومیلیت میالژیک شناخته می شود، یک اختلال پیچیده است که با خستگی و فرسودگی طولانی مدت مشخص می شود. معمولاً افراد ۴۰ و ۵۰ ساله را تحت تأثیر قرار می دهد، اگرچه ممکن است در هر سنی رخ دهد. علت دقیق سندرم خستگی مزمن ناشناخته باقی مانده است. با این حال، اعتقاد بر این است که عوامل متعددی در توسعه آن نقش دارند.
یکی از عوامل مهمی که بر احتمال ابتلا به سندرم خستگی مزمن تأثیر می گذارد، جنسیت است. زنان دو تا چهار برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا به سندرم خستگی مزمن هستند. این ممکن است به دلیل تفاوت های هورمونی و همچنین تغییرات در پاسخ سیستم ایمنی و ترکیب ژنتیکی بین مردان و زنان باشد. محققان به بررسی این نابرابریها برای درک بهتر علل اصلی این شکاف جنسیتی در شیوع سندرم خستگی مزمن ادامه میدهند.
علاوه بر جنسیت، عوامل دیگری که ممکن است خطر ابتلا به سندرم خستگی مزمن را افزایش دهند عبارتند از:
- استعداد ژنتیکی: سابقه خانوادگی سندرم خستگی مزمن یا شرایط مرتبط، مانند اختلالات خودایمنی و آلرژی، می تواند فرد را مستعد ابتلا به این اختلال کند. این می تواند به دلیل عوامل ژنتیکی مشترکی باشد که بر عملکرد سیستم ایمنی و سلامت کلی تأثیر می گذارد.
- آلرژی: افراد با سابقه آلرژی یا آسم ممکن است خطر ابتلا به سندرم خستگی مزمن را افزایش دهند. این شرایط از نظر پاسخ سیستم ایمنی شباهتهایی دارند، که نشان میدهد افزایش فعالیت سیستم ایمنی ممکن است به ایجاد سندرم خستگی مزمن در افراد خاص کمک کند.
- استرس: استرس مزمن با مسائل بهداشتی متعددی از جمله ضعف سیستم ایمنی و افزایش حساسیت به بیماری مرتبط است. تصور می شود که قرار گرفتن طولانی مدت در معرض سطوح بالای استرس ممکن است با تشدید مشکلات سلامتی موجود یا تحریک پاسخ های خود ایمنی در شروع سندرم خستگی مزمن نقش داشته باشد.
- عوامل محیطی: قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی خاص، مانند عفونت های ویروسی، سموم شیمیایی، و تغییر در الگوهای خواب، می تواند در افزایش خطر ابتلا به سندرم خستگی مزمن نقش داشته باشد. این عوامل ممکن است با استعدادهای ژنتیکی و استعدادهای فردی ارتباط برقرار کنند و منجر به ایجاد این اختلال شوند.
علائم سندرم خستگی مزمن (CFS) چیست؟
سندرم خستگی مزمن (CFS)، همچنین به عنوان آنسفالومیلیت میالژیک شناخته میشود، یک اختلال پیچیده است که با خستگی طولانیمدت مشخص میشود که با هیچ بیماری زمینهای قابل توضیح نیست. علائم سندرم خستگی مزمن می تواند از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت باشد و ممکن است در طول زمان تغییر کند و تشخیص این بیماری را برای بیماران و پزشکان دشوار می کند.
شایع ترین علامت سندرم خستگی مزمن خستگی یا خستگی مفرط است که در فعالیت های روزانه مانند کار، مدرسه یا مراقبت از خود اختلال ایجاد می کند. این خستگی با استراحت برطرف نمی شود و می تواند با فعالیت فیزیکی یا ذهنی بدتر شود.
برای تشخیص سندرم خستگی مزمن، کاهش قابل توجهی در فعالیت های روزانه به دلیل خستگی باید حداقل به مدت شش ماه ادامه داشته باشد و نمی توان آن را به یک بیماری زمینه ای دیگر نسبت داد یا با خواب ناکافی یا عوامل سبک زندگی توضیح داد. توجه به این نکته ضروری است که استراحت در بستر علائم سندرم خستگی مزمن را بهبود نمی بخشد.
سندرم خستگی مزمن همچنین می تواند مشکلات خواب را ایجاد کند، مانند:
- احساس شادابی بعد از یک خواب شبانه
- بی خوابی مزمن
- سایر اختلالات خواب
علاوه بر این، ممکن است تجربه کنید:
- از دست دادن حافظه
- کاهش غلظت
- عدم تحمل ارتواستاتیک (رفتن از حالت خوابیده یا نشسته به حالت ایستاده باعث سبکی سر، سرگیجه یا غش می شود)
علائم فیزیکی سندرم خستگی مزمن (CFS) ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- درد عضلانی
- سردردهای مکرر
- درد چند مفصلی بدون قرمزی یا تورم
- گلودرد مکرر
- غدد لنفاوی حساس و متورم در گردن و زیر بغل شما
سندرم خستگی مزمن (CFS) برخی افراد را در دورههای چرخهای تحت تأثیر قرار میدهد، با دورههایی که احساس بدتر و سپس بهتر شدن دارند.
حتی گاهی اوقات علائم ممکن است به طور کامل ناپدید شوند که به آن بهبودی می گویند. با این حال، هنوز ممکن است علائم بعداً عود کنند، که به آن عود میگویند.
این چرخه بهبودی و عود می تواند مدیریت علائم شما را دشوار کند، اما ممکن است.
سندرم خستگی مزمن چگونه تشخیص داده می شود؟
سندرم خستگی مزمن (CFS) یک بیماری پیچیده است که تشخیص آن به دلیل علائم غیر خاص و این واقعیت که شباهت هایی با بسیاری از بیماری های دیگر دارد ، دشوار است. بر اساس موسسه پزشکی ،سندرم خستگی مزمن بین ۸۳۶۰۰۰ تا ۲.۵ میلیون آمریکایی را تحت تاثیر قرار می دهد ، اما تا ۹۱ درصد از این افراد هنوز تشخیص داده نشده اند (منبع مطلب).
یکی از دلایل این امر این است که هیچ آزمایش پزشکی برای غربالگری سندرم خستگی مزمن وجود ندارد. علاوه بر این ، بسیاری از افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن علائم بیرونی بیماری را نشان نمی دهند ، که می تواند پزشکان را به نادیده گرفتن این وضعیت سوق دهد. عدم وجود یک آزمایش قطعی و این واقعیت که علائم را می توان به شرایط مختلف دیگر نسبت داد ، تشخیص سندرم خستگی مزمن را چالش برانگیز می کند.
هنگام تلاش برای تشخیص سندرم خستگی مزمن ، پزشک شما ابتدا با انجام آزمایشات و بررسی سابقه پزشکی شما ، سایر علل احتمالی خستگی شما را رد می کند. آنها همچنین ارزیابی خواهند کرد که آیا شما علائم اصلی مرتبط با سندرم خستگی مزمن را دارید ، مانند خستگی غیر قابل توضیح که حداقل شش ماه طول می کشد و با استراحت ، مشکلات شناختی ، اختلالات خواب ، گلودرد ، غدد لنفاوی حساس ، درد عضلانی ، درد مفاصل ، سردرد و ناراحتی پس از تلاش تسکین نمی یابد.
رد کردن سایر علل بالقوه خستگی شما بخش مهمی از فرآیند تشخیص است. برخی از شرایط با علائمی شبیه علائم سندرم خستگی مزمن عبارتند از:
- مونونوکلئوز
- بیماری لایم
- اسکلروز چندگانه
- لوپوس (SLE)
- کم کاری تیروئید
- فیبرومیالژیا
- اختلال افسردگی اساسی
- چاقی شدید
- اختلالات خواب
عوارض جانبی برخی داروها، مانند آنتی هیستامین ها و الکل، می تواند علائم سندرم خستگی مزمن را نیز تقلید کند. به دلیل شباهت بین علائم سندرم خستگی مزمن و بسیاری از شرایط دیگر، مهم است که خود تشخیص داده نشود. در مورد علائم خود با پزشک خود صحبت کنید. آنها می توانند با شما همکاری کنند تا تسکین پیدا کنند.
سندرم خستگی مزمن چگونه درمان می شود؟
در حال حاضر، هیچ درمان خاصی برای سندرم خستگی مزمن (CFS) وجود ندارد، یک اختلال پیچیده که در هر فرد به طور متفاوتی ظاهر می شود. طیف متنوعی از علائم تجربه شده توسط بیماران نیاز به رویکردهای درمانی مناسب برای مدیریت شرایط و کاهش علائم آنها دارد.
برخی از مبتلایان به سندرم خستگی مزمن ممکن است کمبودهای عملکردی ویتامین را نشان دهند، که از نظر تئوری میتواند از طریق مکملسازی برطرف شود. با این حال، تحقیقات بیشتر برای ایجاد ارتباط روشن بین این کمبودها و پیشرفت اختلال ضروری است. برای تعیین مناسب ترین برنامه درمانی برای یک فرد مبتلا به سندرم خستگی مزمن، بسیار مهم است که با تیمی از پزشکان مشورت کنید که می توانند در مورد مزایا و خطرات بالقوه مرتبط با درمان های مختلف صحبت کنند و از بهترین مراقبت و پشتیبانی ممکن برای هر بیمار اطمینان حاصل کنند.
پرداختن به علائم کسالت پس از تمرین (PEM)
کسالت پس از تمرین (PEM) پدیدهای است که در آن افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن (CFS) که به عنوان آنسفالومیلیت میالژیک نیز شناخته میشود، حتی با اعمال جزئی فیزیکی، ذهنی یا احساسی علائم بدتر را تجربه میکنند. این بدتر شدن به طور معمول در عرض ۱۲ تا ۴۸ ساعت پس از فعالیت رخ می دهد و می تواند برای روزها یا هفته ها در یک زمان باقی بماند (منبع مطلب).
برای جلوگیری از شعله ور شدن PEM، مدیریت موثر فعالیت ها از طریق فرآیندی به نام قدم زدن، که شامل یافتن محدودیت های شخصی فرد برای فعالیت های ذهنی و فیزیکی و حفظ آن سطوح در حین برنامه ریزی و برنامه ریزی چنین فعالیت هایی است، بسیار مهم است.
یک رویکرد برای درک این مفهوم، تجسم “پاکت انرژی” است، که نشان دهنده تعادل بهینه بین استراحت و فعالیت است که یک فرد مبتلا به سندرم خستگی مزمن باید برای جلوگیری از PEM حفظ کند. حفظ این تعادل را می توان از طریق پیگیری دقیق فعالیت های روزانه به دست آورد، که امکان تشخیص بهتر محدودیت های شخصی و انجام تنظیمات لازم را در صورت نیاز فراهم می کند. یادآوری این نکته مهم است که در حالی که ورزش هوازی شدید عموماً برای افرادی که با بیماریهای مزمن زندگی میکنند مفید است، افرادی که از سندرم خستگی مزمن رنج میبرند اغلب به دلیل حساسیت به فعالیت، چنین روالهای تمرینی با شدت بالا را تحمل نمیکنند.
به طور خلاصه، ناخوشی پس از تمرین چالش مهمی است که برای افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن با آن مواجه است و اجرای راهبردهای کنترل ضربان و فعالیت را برای جلوگیری از بدتر شدن علائم ضروری میکند.
درمان های خانگی و تغییر سبک زندگی
ترکیب برخی تغییرات سبک زندگی می تواند به طور قابل توجهی به کاهش علائم مربوط به بی خوابی و سایر اختلالات خواب کمک کند و لذت بردن از یک خواب آرام را برای شما آسان تر کند. یکی از این تغییرات شامل تجدید نظر در مصرف محرک هایی مانند کافئین است که معمولا در قهوه، چای و نوشیدنی های انرژی زا یافت می شود. با محدود کردن یا حذف کامل مصرف کافئین، به ویژه در نیمه دوم روز، می توانید توانایی خود را برای به خواب رفتن در شب بهبود بخشید و از خواب آرام تری لذت ببرید. علاوه بر این، مهم است که به مواد دیگری مانند نیکوتین و الکل که ممکن است با کیفیت خواب تداخل داشته باشند، توجه داشته باشید. در حالی که الکل ممکن است به نظر برسد که به شما کمک می کند سریعتر بخوابید، اما در واقع کیفیت خواب شما را در اواخر شب مختل می کند. بنابراین، به حداقل رساندن یا اجتناب از این محرک ها می تواند به سلامت کلی خواب شما کمک کند.
علاوه بر این، چرت زدن های کوتاه در طول روز به طور بالقوه می تواند مانع از خواب خوب شما در شب شود. اگر متوجه شدید که چرت زدن در طول روز بر خواب شبانه شما تأثیر می گذارد، ممکن است این مدت زمان را کاهش دهید یا به طور کلی این چرت زدن ها را حذف کنید. در عوض، سعی کنید در فعالیتهای آرامشبخش مانند خواندن کتاب یا گوش دادن به موسیقی آرامبخش شرکت کنید تا زمان تا خواب را سپری کنید.
ایجاد و حفظ یک برنامه خواب ثابت نیز می تواند برای بهبود کیفیت خواب شما معجزه کند. با رفتن به رختخواب و بیدار شدن در یک ساعت مشخص هر روز، به تنظیم ساعت درونی بدن خود کمک می کنید، که به نوبه خود می تواند به الگوهای خواب بهتر در طول زمان منجر شود. این روال نه تنها به شما کمک میکند راحتتر بخوابید، بلکه عمق کلی خواب شما را نیز بهبود میبخشد و تضمین میکند که با احساس سرزندگی و شادابی از خواب بیدار شوید.
در نتیجه، اتخاذ این تغییرات سبک زندگی، مانند کاهش یا حذف مصرف کافئین، اجتناب از چرت زدن در طول روز، و ایجاد یک برنامه خواب ثابت، می تواند به طور قابل توجهی به کیفیت خواب بهتر برای افرادی که با بی خوابی یا سایر مسائل مربوط به خواب دست و پنجه نرم می کنند، کمک کند. با انجام این تنظیمات، به خوبی در راه لذت بردن از شب های آرام تر و بهبود سلامت و رفاه کلی خود خواهید بود.
۱. داروها
به طور معمول، ترکیبی از داروها و روش های درمانی برای مدیریت علائم مختلف سندرم خستگی مزمن (CFS) استفاده می شود. از آنجایی که تجربه هر فرد با سندرم خستگی مزمن می تواند متفاوت باشد، مهم است که به خاطر داشته باشید که هیچ دارو یا برنامه درمانی برای همه کارساز نخواهد بود. همانطور که علائم شما در طول زمان تکامل می یابند، ممکن است داروهای شما نیز برای رفع موثر آنها نیاز به تغییر داشته باشند.
در برخی موارد، سندرم خستگی مزمن ممکن است همراه با افسردگی باشد یا حتی باعث ایجاد دوره های افسردگی شود. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است به درمان ضد افسردگی با دوز کم یا ارجاع به یک متخصص سلامت روان برای حمایت و راهنمایی بیشتر نیاز داشته باشید. برای دریافت جامع ترین مراقبت ممکن، مهم است که ارتباط بالقوه بین سندرم خستگی مزمن و افسردگی را نادیده نگیرید.
اگر تغییرات سبک زندگی، مانند بهبود بهداشت خواب و کاهش استرس، برای کمک به شما برای رسیدن به خواب آرام شبانه یا کاهش درد و درد مفاصل ناشی از سندرم خستگی مزمن کافی نباشد، پزشک ممکن است تجویز داروهای کمک کننده خواب یا داروهای کاهش درد را پیشنهاد دهد. اینها می توانند به مدیریت ناراحتی فیزیکی مرتبط با این بیماری و بهبود کیفیت کلی زندگی کمک کنند.
هنگامی که صحبت از درمان دارویی برای سندرم خستگی مزمن می شود، هیچ رویکردی برای همه وجود ندارد. هر طرح درمانی باید متناسب با نیازها و علائم خاص فرد باشد.
۲. طب جایگزین
طب سوزنی، تای چی، یوگا و ماساژ ممکن است به تسکین درد مرتبط با سندرم خستگی مزمن کمک کند. همیشه قبل از شروع هر گونه درمان جایگزین یا مکمل با پزشک خود صحبت کنید.
در دراز مدت چه انتظاری می توان داشت؟
علیرغم تحقیقات مداوم و تلاشها برای درک آن، سندرم خستگی مزمن (CFS) یک بیماری پیچیده بدون علت یا درمان دقیق شناخته شده باقی مانده است. در حال حاضر، تنها ۵ درصد از افرادی که مبتلا به سندرم خستگی مزمن تشخیص داده شده اند، بازیابی کامل را تجربه می کنند. مدیریت این وضعیت به دلیل ماهیت غیرقابل پیش بینی آن و تأثیری که بر زندگی روزمره فرد دارد می تواند بسیار چالش برانگیز باشد.
برای انطباق با زندگی با خستگی مزمن، ممکن است لازم باشد تغییرات قابل توجهی در سبک زندگی ایجاد کنید که به طور بالقوه می تواند منجر به احساس افسردگی، اضطراب یا انزوای اجتماعی شود. یکی از راههای کنار آمدن با این چالشها، پیوستن به یک گروه پشتیبانی است که در آن میتوانید تجربیات خود را به اشتراک بگذارید و از دیگرانی که با موقعیتهای مشابه مواجه هستند تشویق شوید. این می تواند به کاهش برخی از بارهای احساسی مرتبط با تصمیم گیری و تنظیمات به عنوان بخشی از روند درمان شما کمک کند.
از آنجایی که سندرم خستگی مزمن بر روی هر فرد متفاوت تأثیر می گذارد، بسیار مهم است که با پزشک خود برای ایجاد یک برنامه درمانی مناسب که نیازها و علائم منحصر به فرد شما را برطرف می کند، همکاری نزدیک داشته باشید. رویکرد چند رشته ای اغلب برای افرادی که با سندرم خستگی مزمن زندگی می کنند مفید است، که شامل همکاری بین متخصصان مختلف مراقبت های بهداشتی مانند پزشکان، درمانگران و متخصصان توانبخشی است که می توانند مراقبت و پشتیبانی جامع را ارائه دهند.