کمال گرایی در روابط می تواند منجر به درگیری، انتقاد و فقدان صمیمیت شود. وقتی یکی از طرفین انتظار دارد که دیگری استانداردهای دست نیافتنی را برآورده کند، اغلب منجر به خوشحالی هیچ یک از طرفین نمی شود. این پویایی می تواند باعث شود که یک نفر احساس ناامیدی کند و شخص دیگر احساس قدردانی نکردن کند.
در روابط، ما به طور طبیعی به دنبال ویژگی ها و ویژگی های خاصی مانند قابل اعتماد بودن، شوخ طبعی و جذابیت و غیره هستیم. وقتی این انتظارات بیش از حد بالا و غیر واقعی می شوند، ممکن است نشان دهنده گرایش به کمال گرایی باشد.
در یک نگاه
کمال گرایی می تواند تأثیر قابل توجهی بر افراد داشته باشد، اما می تواند برای روابط نیز مضر باشد. کمال گرایان تمایل دارند خود و شریک زندگی خود را به استانداردهای دست نیافتنی نگاه دارند که می تواند منجر به واکنش عاطفی، انتقاد و عدم سازگاری شود. خوشبختانه، کمال گراها می توانند یاد بگیرند که کمتر سفت و سخت باشند، و اقداماتی وجود دارد که می توانید برای کمک به شریک زندگی خود بردارید.
فرد کمال گرا کیست؟
یک کمال گرا فردی است که از خود انتظار دارد کامل باشد و پیوسته در تلاش برای زندگی به گونه ای باشد که به نظر بی عیب و نقص به نظر برسد و در پذیرش معیاری غیر از کمال گرایی مشکل دارد.
کمال گرایی می تواند تطبیقی باشد به این معنا که انگیزه برتری می تواند ما را قادر سازد تا چیزهای جدید را تجربه کنیم، خود را به چالش بکشیم و به عنوان فردی رشد کنیم. با این حال، کمال گرایی ناسازگار نشان دهنده جنبه تاریک این تلاش مداوم است و می تواند به طور قابل توجهی بر روابط ما با اعضای خانواده، همکاران و به ویژه شرکای ما تأثیر بگذارد.
یک کمال گرا اغلب الگوهای رفتاری و تعاملات متمایزی را با دیگران نشان می دهد که به طور قابل توجهی با الگوهای افراد دیگری که ممکن است صرفاً رشد محور و متمرکز بر خودسازی هستند متفاوت باشد.
ویژگی های کمال گرایی در روابط
یک فرد می تواند در زندگی حرفه ای خود یا در روابط خود ویژگی های مختلفی را که با کمال گرایی مرتبط است نشان دهد. در حالی که بسیاری از ما ممکن است با تعدادی از این ویژگیها ارتباط برقرار کنیم، مهم است که به یاد داشته باشیم که یک کمالگرا این ویژگیها را تا حد زیادی تجربه میکند.
یک کمال گرا ممکن است این ویژگی ها را به حدی نشان دهد که بر کار، زندگی شخصی و روابط آنها با خانواده و دوستان تأثیر منفی بگذارد.
۱. بیش از حد فکر کردن
در حالی که محتاط بودن در تصمیم گیری می تواند یک ویژگی مثبت باشد، نشان دادن تفکر بیش از حد شامل نشخوار فکری در مورد یک تصمیم یا موقعیت تا حدی است که قادر به انتخاب نیستیم. فرآیند تصمیمگیری از بررسی دقیق به حالت فلجکننده تغییر میکند که گاهی به آن فلج تحلیلی نیز گفته میشود.
هنگامی که افراد بیش از حد فکر می کنند، ممکن است از شریک زندگی خود فاصله بگیرند زیرا در افکار خود غرق می شوند و موقعیتی را تحلیل می کنند. آنها همچنین ممکن است مکرراً نظرات یا دیدگاه های دیگران را جستجو کنند و به دنبال اطمینان خاطر باشند یا شخص دیگری برای آنها تصمیم بگیرد.
۲. تردید در تصمیمات
بعد از اینکه یک کمال گرا تصمیم گرفت، تحلیل سنگین متوقف نمی شود. ذهن آنها ممکن است دلایل متعددی را به آنها ارائه دهد که چرا انتخاب درستی نبوده است. ترس اغلب نیروی محرکه این لحظات است، و ممکن است مشاهده کنید که شخص همچنان به دنبال اطمینان از دیگران است که واقعاً تصمیم درست یا درستی گرفته است.
۳. به شدت نگران اشتباهات
هدف اصلی کمال گرایی اجتناب از درد عاطفی است. در نتیجه، در موقعیتهایی که اشتباهی رخ داده است، یک کمالگرا ممکن است در مقایسه با بیشتر افراد احساس درد یا طردشدگی شدیدتری را تجربه کند.
حتی یک اشتباه رایج میتواند حس آسیبپذیری را برانگیزد که برای یک کمالگرا غیرقابل تحمل است. طرد شدن، بهویژه از سوی کسانی که به آنها اهمیت میدهیم، فوقالعاده دردناک است و یک اشتباه میتواند تمایل آنها به پذیرفته شدن، تایید شدن، دوست داشتن و ارتباط را تهدید کند.
۴. انتقاد از خود
تعجب آور نیست که یک کمال گرا از خود انتقاد کند (منبع مطلب). متأسفانه، روایت خود آنها می تواند کاملاً منفی باشد و ممکن است در طول روز ادامه داشته باشد.
نظارت بر خود و مدیریت برداشت اغلب در کمال گرایی وجود دارد، زیرا کمال گرایان می کوشند از آسیب پذیری در برابر قضاوت یا طرد شدن توسط دیگران اجتناب کنند.
متأسفانه، یک کمال گرا در تلاش خود برای دوری از درد قضاوت دیگران، به راحتی می تواند خود را در یک وضعیت دائمی قضاوت از خود بیابد، زیرا از نزدیک بر تصمیم گیری و رفتار خود نظارت می کند.
۵. به تعویق انداختن و اجتناب
اگرچه معمولاً با کمال گرایی مرتبط نیست، به تعویق انداختن کار اغلب می تواند یک ویژگی قابل مشاهده یک کمال گرا باشد. در وضعیت نظارت مداوم و شک، یک کمال گرا می تواند خود را از نظر عاطفی خسته و از انجام وظایف اجتناب کند، به ویژه زمانی که لازم است به روشی انجام دهند که ممکن است ارزیابی شود، مانند یک پروژه درجه بندی شده در مدرسه یا ارائه در محل کار.
فشار ناشی از احساس نیاز به عملکرد عالی و ترس از شکست میتواند بر یک کمالگرا تأثیرات عاطفی بگذارد. اجتناب از کار روی پروژه یا ارائه تا زمانی که کاملاً ضروری باشد برای آنها آسان تر به نظر می رسد، که شبیه به رفتار خود خرابکارانه است.
۶. دفاع/ واکنش پذیری
از آنجایی که خودگویی یک کمال گرا غالباً انتقادی است، برای افرادی که تمایلات کمال گرا دارند معمول است که به بازخورد دیگران واکنش تدافعی یا واکنشی نشان دهند. به یاد داشته باشید که یکی از اهداف رفتار کمال گرا، تلاش برای اجتناب از درد، از جمله آسیب عاطفی است.
حتی بازخوردهای سالم و سازنده می تواند توسط یک کمال گرا به عنوان طرد تلقی شود و باعث درد عاطفی عمیق شود. سپس این درد مکانیسم های دفاعی را برای محافظت از خود ایجاد می کند.
۷. افسردگی
کمال گرا بودن می تواند خسته کننده باشد. فشارهای مداوم، که اغلب به خود القا می شود، می تواند احساس ناامیدی در یک کمال گرا ایجاد کند
برخی از مردم انتظارات سالم از خود را می شناسند و می دانند که اهداف برای خود باید معقول، قابل دستیابی و پایدار باشند.
کمال گرایان اغلب در تلاش برای شناسایی این خط هستند، و انتظارات آنها از خود می تواند غیرمنطقی و دست نیافتنی باشد. برآورده نکردن این انتظارات می تواند باعث شود که کمال گرا احساس کند شکست خورده است، حتی اگر هدف خود موضوع باشد، نه توانایی یا تلاش آنها.
کمال گراها به دلیل تفکر همه یا هیچ، اغلب با کمبودی در درک خود عمل می کنند. فقدان احساس خودکارآمدی، همراه با انتظارات غیرمنطقی از خود، می تواند منجر به احساس شکست و احتمالاً بی ارزشی شود. این حلقه احساسی که یک کمال گرا ممکن است خود را در آن بیابد، می تواند منجر به احساس ناامیدی و بالقوه افسردگی شود.
کمال گرایی در روابط چگونه به نظر می رسد؟
داشتن رابطه با یک کمال گرا می تواند چالش برانگیز باشد. این به این دلیل نیست که شریک کمالگرا شما دوستداشتنی نیست، بلکه به این دلیل است که انعطافناپذیری ذهنیت او و انتظارات فوقالعادهاش از خود میتواند تأثیر عمیقی بر رابطه شما داشته باشد.
به عنوان مثال، ممکن است برای انطباق با رفتارهای مشابه تحت فشار باشید یا زمانی که شریک زندگی تان در گرایشات کمال گرا و تفکر سفت و سخت غرق می شود احساس تنهایی کنید. کمال گرایی می تواند به طرق مختلف بر روابط تأثیر بگذارد.
۱. انتقاد از شریک
وقتی یک کمال گرا بیشتر عمر خود را با صدای درونی انتقادی زندگی می کند و دائماً خود را زیر نظر دارد، قابل درک است که می تواند از شریک زندگی خود نیز انتقاد کند. افراد کمال گرا یاد گرفته اند که ترس خود از آسیب عاطفی را با عملکرد خوب و انجام تمام تلاش خود برای جلوگیری از اشتباه کاهش دهند.
به ویژه، زمانی که آسیب پذیری در برابر قضاوت دیگران، به ویژه در ملاء عام وجود دارد، ممکن است یک شریک از رفتار شما و رفتار خود آگاه شود. این شامل سریع اشاره کردن به اشتباه یا اظهار نظر در مورد نحوه رفتار شما می شود که می تواند نشانه ترس آنها از ظاهر شدن آسیب پذیری باشد.
این ترس از آسیب پذیری می تواند خود را به صورت آشفتگی، ناامیدی، خشم و حتی مطالبات نشان دهد.
۲. ترس از صمیمیت
هنگامی که شخصی از خود انتقاد می کند، همانطور که اغلب یک کمال گرا است، می تواند کمتر از نیازها و دنیای عاطفی درونی خود آگاه شود. تمرکز آنها می تواند به شدت بر دوری از درد متمرکز شود تا جایی که یک کمال گرا احساس خود را نسبت به آنچه که واقعاً ارتباط عاطفی ایجاد می کند و حفظ می کند را از دست می دهد.
این می تواند باعث شود که یک شریک در رابطه احساس تنهایی کند، با یک حس رمز و راز در اطراف دنیای درونی شریک زندگی و تجربیات عاطفی او. زمانی که افراد کمال گرا از تجارب عاطفی خود خارج می شوند، قابل درک است که فکر کنیم برای آنها زبانی برای به اشتراک گذاشتن تجربیات عاطفی خود با شریک زندگی خود، اگر نگوییم غیرممکن، دشوار است.
کمال گراها سعی می کنند با کنترل رفتارها و عملکرد خود از احساس آسیب پذیری اجتناب کنند. نزدیک بودن به کسی، از نظر احساسی یا فیزیکی، می تواند به طور قابل توجهی امنیت عاطفی او را تهدید کند. برای آنها، این ایده که به کسی نزدیک شود، ممکن است تقریباً غیرقابل تحمل باشد، حتی زمانی که آنها عمیقاً شریک زندگی خود را دوست دارند.
روایتی که آنها اغلب با آن زندگی میکنند این است که وقتی خوب عمل میکنند، عشق به دست میآیند یا به دست میآیند، شایسته عشق هستند. این می تواند تجربه صمیمیت با شریک کمال گرا خود را برای کسی دشوار کند.
۳. واکنش پذیری
کمال گرایان به قدری از خود انتقاد می کنند که هرگونه بازخورد، به ویژه در مورد یک اشتباه یا اصلاح در عملکردشان با یک کار یا مهارت، می تواند عمیقاً به عنوان رد احساس شود. یک کمال گرا اغلب بر اساس این روایت عمل می کند که فقط زمانی شایسته عشق و ارتباط هستند که رفتار یا عملکرد عالی داشته باشند.
قابل درک است که به اشتراک گذاشتن بازخورد با یک شریک کمال گرا ممکن است به حالت تدافعی و واکنشی منجر شود (منبع مطلب).
بازخورد یا یک نظر چالش برانگیز می تواند نشان دهنده طرد، بی لیاقتی، قطع ارتباط و انزوا باشد. این می تواند شرکای افراد کمال گرا را در به اشتراک گذاشتن احساسات آسیب دیده، پیشنهادات یا حتی نظرات ناراحت کننده دشوار کند.
واکنش یک شریک کمال گرا می تواند برای شریک زندگی آنها ترسناک و ناخوشایند باشد. برای اجتناب از آن لحظات دردناک در رابطه، شریک یک کمال گرا ممکن است خود را بیابد:
- کمتر تجربیات عاطفی خود را به اشتراک می گذارند
- پناه دادن درد دارد
- خودداری از اشتراک گذاری نظرات
- احساس نمی کنند که می توانند به طور مساوی در گفتگو مشارکت کنند
رنجش و تنهایی میتواند برای زوجی که کمالگرایی در آنها وجود دارد، بهوجود بیاورد و چالش بزرگی باشد.
غلبه بر کمال گرایی در روابط
کمال گرایان به قدری از خود انتقاد می کنند که هرگونه بازخورد، به ویژه در مورد یک اشتباه یا اصلاح در عملکردشان با یک کار یا مهارت، می تواند عمیقاً به عنوان رد احساس شود. یک کمال گرا اغلب بر اساس این روایت عمل می کند که فقط زمانی شایسته عشق و ارتباط هستند که رفتار یا عملکرد عالی داشته باشند.
قابل درک است که به اشتراک گذاشتن بازخورد با یک شریک کمال گرا ممکن است به حالت تدافعی و واکنشی منجر شود.
بازخورد یا یک نظر چالش برانگیز می تواند نشان دهنده طرد، بی لیاقتی، قطع ارتباط و انزوا باشد. این می تواند شرکای افراد کمال گرا را در به اشتراک گذاشتن احساسات آسیب دیده، پیشنهادات یا حتی نظرات ناراحت کننده دشوار کند.
۱. کنجکاو شوید
دنیای درونی یک کمال گرا از این نظر پیچیده است که می تواند هم سفت و هم ناسازگار باشد. همانطور که شریک زندگی خود را مشاهده می کنید، آیا می توانید کنجکاو شوید تا دنیای او را بشناسید؟ به احتمال زیاد شریک کمال گرا شما اجازه نزدیک شدن به افراد زیادی را نداده است. یا اگر سعی کردهاند به کسی اجازه نزدیکی بدهند، باعث آزار آنها شده و به طور بالقوه میل آنها را برای عملکرد عالی تقویت میکند تا دوباره از این نوع درد جلوگیری کنند.
کنجکاو شدن برای دانستن دنیای درونی آنها اولین قدم خوب برای باز کردن برخی از سختی هایی است که می تواند اتصال را مسدود کند.
۲. شفقت داشته باش
همهی ما درد را تجربه کردهایم و در پاسخ، راههای خاصی را برای پیمایش در جهان در پیش گرفتهایم به این امید که دیگر آن نوع درد را تجربه نکنیم. کمال گرایان اغلب آموخته اند که عملکرد خوب و انجام تمام تلاش خود برای اجتناب از اشتباهات به آنها کمک می کند تا درد کمتری را در دنیا تجربه کنند.
روی دلسوزی برای شریک زندگی خود کار کنید. ممکن است مفید باشد که با شریک کمال گرا خود در میان بگذارید که آنها برای ایجاد ارتباط با شما نیازی به اجرای برنامه ندارند. انتقال یک احساس امنیت عاطفی می تواند برای یک شریک کمال گرا بسیار مفید باشد تا یاد بگیرد که اجازه دادن به بخش اجرا کننده اش خوب است.
ایمنی عاطفی نشان می دهد که یک شریک می تواند اصیل ترین خود او باشد و همچنان احساس عشق، ارتباط و تعلق داشته باشد (منبع مطلب).
۳. ایجاد مرزها
از آنجایی که کمال گراها می توانند از خود انتقاد کنند، ممکن است شما نیز انتقاد آنها را تجربه کرده باشید. برای شما بسیار مهم است که بفهمید چه چیزی در تعامل شما با یکدیگر قابل قبول یا غیرقابل قبول است.
۴. با مرزهای خود ارتباط برقرار کنید
زمانی که احساس کردید از مرز عاطفی عبور کرده اید، به همسرتان اطلاع دهید. مواقعی وجود دارد که شریک کمال گرا شما ممکن است آنقدر در تجربه خود غرق شده باشد که ممکن است از بی ادبی یا تجاوز به او آگاه نباشد.
۵. به آنها کمک کنید جشن بگیرند
افراد کمال گرا، که دائماً در تلاش و تمرکز بر عملکرد خود هستند، اغلب جشن گرفتن در زمانی که همه چیز خوب پیش می رود، چالش برانگیز است. آنها ممکن است به جای لذت بردن از لحظه، احساس تسکین زودگذری را از فشار صدای انتقادی خود تجربه کنند. متأسفانه، منتقد درونی آنها تمایل دارد به سرعت دوباره ظاهر شود.
علاوه بر این، از آنجایی که کمال گراها می توانند با شرکای خود رقابت کنند، جشن گرفتن از دستاوردها یا لحظات شاد شریک زندگی برای آنها می تواند بسیار دشوار باشد.
به همسرتان یادآوری کنید که جشن گرفتن برای خود و شما برای مدت کوتاهی قابل قبول است. این یادآوری می تواند به شریک زندگی شما کمک کند تا کمی سرعت خود را کاهش دهد و با گذشت زمان یاد بگیرد که لزوماً لزوماً لزوماً نیاز به انجام یک جنبه ثابت رابطه نیست.
۶. از آنها دعوت کنید تا ریسک کنند
کمال گراها در شناسایی تهدیدات بالقوه عالی هستند و معمولاً مستعد ریسک کردن احساسی نیستند. متأسفانه، این تمایل می تواند تجربه نزدیکی و صمیمیت با شریک زندگی را برای آنها چالش برانگیز کند. ممکن است متوجه شوید که آنها تلاش می کنند تا بر احساسات خود کنترل داشته باشند و تا حدودی محتاط به نظر می رسند.
با در میان گذاشتن خواسته ها، ترس ها و آرزوهایشان، آنها را تشویق کنید تا با شما ریسک عاطفی کنند. به آنها اطمینان دهید که شما فردی مطمئن هستید که می توانید چنین خطری را با آنها بپذیرید و تمایل خود را برای جبران این آسیب پذیری با آنها ابراز کنید.