اختلال دوقطبی یک وضعیت سلامت روان است که با نوسانات در افکار، احساسات و الگوهای رفتاری مشخص می شود. افرادی که از این بیماری رنج می برند ممکن است دوره های شیدایی، هیپومانیا و همچنین دوره های افسردگی را تجربه کنند. دوره های شیدایی اغلب با افزایش سطح انرژی، افزایش فعالیت و خلق و خوی بالا تعریف می شود، در حالی که دوره های افسردگی شامل احساس غم و اندوه، ناامیدی و کاهش توانایی فرد برای شرکت در فعالیت های روزمره است.
از سوی دیگر، اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD)، یکی دیگر از بیماری های سلامت روان است که در درجه اول کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد، اما می تواند تا بزرگسالی نیز ادامه یابد. بیش فعالی با علائم بی توجهی و/یا بیش فعالی و تکانشگری مشخص می شود. این اختلال در سه تظاهرات اصلی ظاهر می شود: عمدتاً بی توجه، عمدتاً بیش فعال- تکانشی، یا ترکیبی از این دو نوع.
این مقاله به رابطه جالب بین اختلال دوقطبی و بیش فعالی می پردازد و به دنبال درک این موضوع است که چرا آنها می توانند همزمان در فردی وجود داشته باشند. با درک تعامل پیچیده بین این شرایط، محققان امیدوارند که راهبردهای درمانی مؤثرتری را توسعه دهند که به طور همزمان به هر دو اختلال رسیدگی کند و در نهایت کیفیت زندگی افرادی را که از یکی یا هر دوی این چالشهای سلامت روان رنج میبرند، بهبود بخشد.
رابطه بین اختلال دوقطبی و بیش فعالی
اختلال دوقطبی و اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) دو وضعیت سلامت روانی هستند که می توانند در یک فرد وجود داشته باشند که به آن همبودی گفته می شود. ممکن است برای متخصصان مراقبت های بهداشتی چالش برانگیز باشد که تشخیص دهند آیا فردی به تنهایی به اختلال دوقطبی یا بیش فعالی مبتلا است یا هر دو بیماری را به طور همزمان دارد.
برخی از علائم ADHD، مانند تکانشگری، مشکل در تمرکز، و به راحتی پرت شدن، ممکن است در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در دوره هایی که خلق و خوی آنها بالا است نیز وجود داشته باشد. تشخیص دقیق این اختلالات ضروری است زیرا تحقیقات نشان داده است که داشتن هر دو اختلال دوقطبی و بیش فعالی می تواند به طور قابل توجهی بر زندگی روزمره و عملکرد فرد تأثیر بگذارد.
تجربه هر فرد با هر یک از این شرایط سلامت روان متفاوت است، و برای پزشکان بسیار مهم است که برنامه های درمانی مناسب بر اساس تشخیص دقیق را برای بهبود کیفیت زندگی برای افرادی که تحت تأثیر این بیماری های همراه هستند، ارائه دهند (منبع مطلب).
انواع اختلال دوقطبی
دو نوع اصلی اختلال دوقطبی وجود دارد (منبع مطلب):
- دوقطبی ۱: دوقطبی ۱ با وجود حداقل یک دوره شیدایی شناخته می شود که با نوسانات خلقی بالا، افزایش سطح انرژی و تحریک پذیری شدید مشخص می شود. این اپیزودها گاهی اوقات می توانند آنقدر شدید باشند که با توانایی فرد برای عملکرد در زندگی روزمره تداخل کنند.
- دوقطبی ۲: این زیرگروه شامل هیپومانیا و افسردگی است، اما شیدایی نیست. علائم هیپومانیا مانند علائمی است که در شیدایی تجربه می شود اما شدت کمتری دارد.
چرا دوقطبی و بیش فعالی با هم بروز می کنند؟
دلایل دقیق اختلال دوقطبی و اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD) نامشخص است و درک اینکه چرا این دو وضعیت اغلب در افراد وجود دارند دشوار است. با این وجود، تحقیقات نشان داده است که افرادی که دارای اقوام درجه اول مبتلا به بیش فعالی هستند، مانند والدین، فرزندان یا خواهر و برادر، بیشتر در معرض ابتلا به اختلال دوقطبی هستند. این به طور بالقوه می تواند نشان دهنده ارتباط ژنتیکی بین این دو اختلال باشد(منبع مطلب).
بیش فعالی چقدر با اختلال دوقطبی همراه است؟
در سالهای اخیر، محققان به بررسی رابطه بین اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) و اختلال دوقطبی پرداختهاند و دریافتهاند که ممکن است بین این دو وضعیت سلامت روان ارتباط وجود داشته باشد. مطالعهای که بر روی افراد مبتلا به بیش فعالی انجام شد، نشان داد که ۴.۹ درصد از شرکتکنندگان علائم اختلال دوقطبی را نیز نشان میدهند.
علاوه بر این، تحقیقات تکمیلی نشان داده است که این اتفاق حتی بیشتر است. جالب توجه است، احتمال ابتلا به اختلال دوقطبی در یک فرد مبتلا به بیش فعالی به طور قابل توجهی بیشتر از فرد بدون ADHD است، که نشان میدهد این دو اختلال ممکن است عوامل زمینهای مشترک یا تأثیرات ژنتیکی داشته باشند. این دانش میتواند به اطلاعرسانی استراتژیهای درمانی کمک کند و درک ما را از نحوه درهم تنیدگی شرایط سلامت روان در افرادی که تحت تأثیر آنها قرار میگیرند، افزایش دهد.
علائم و نشانه های دوقطبی و بیش فعالی
اختلال دوقطبی با علائم شیدایی، هیپومانیا و افسردگی مشخص می شود. شیدایی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
اختلال دوقطبی یک وضعیت سلامت روان است که با دوره های مجزای شیدایی، هیپومانیا و افسردگی مشخص می شود. شیدایی، یکی از ویژگی های کلیدی اختلال دوقطبی، شامل طیف وسیعی از علائم است که به طور قابل توجهی بر عملکرد روزانه و بهزیستی کلی فرد تأثیر می گذارد. این علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- تصورات اغراق آمیز از خود: در طول یک دوره شیدایی، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است باور اغراق آمیزی نسبت به توانایی ها، استعدادها یا اهمیت خود داشته باشند. این احساس اغراق شده از خود می تواند به افکار و رفتارهای بزرگ منجر شود.
- خلق و خوی بالا: شیدایی اغلب با حالت سرخوشی شدید و مداوم یا شادی مفرط همراه است. افراد ممکن است به طور غیرمعمولی پرانرژی، مشتاق و خوش بین باشند، با سطح بیش از حد مثبتی که با خلق و خوی معمول آنها همخوانی ندارد.
- کاهش نیاز به خواب: یکی از ویژگی های شیدایی کاهش نیاز به خواب است. افراد ممکن است احساس بی قراری، با تمایل یا توانایی کمی برای خوابیدن پیدا کنند، با این حال همچنان سطح بالایی از انرژی و فعالیت را حفظ می کنند.
- جریان سریع افکار: دوره های شیدایی می تواند با جریان سریع افکار همراه باشد که ممکن است غیرقابل کنترل یا طاقت فرسا باشد. این جریان دائمی افکار می تواند تمرکز یا تمرکز روی کارهای خاص را برای افراد دشوار کند.
- گفتار تحت فشار: افراد شیدایی اغلب سرعت گفتارشان افزایش می یابد و سریع و بی وقفه صحبت می کنند. آنها ممکن است احساس کنند مجبورند افکار و ایده های خود را بیان کنند، اغلب بدون در نظر گرفتن تأثیر آن بر دیگران.
- حواس پرتی: در طول یک دوره شیدایی، افراد ممکن است برای حفظ تمرکز یا توجه روی یک کار یا موضوع خاص تلاش کنند. ممکن است به راحتی توسط محرک های بیرونی حواسشان پرت شود و در مسیر ماندن یا تکمیل وظایف دشوار باشد.
- تکانشگری: شیدایی می تواند منجر به رفتارهای تکانشی و بی پروا شود. افراد ممکن است بدون در نظر گرفتن عواقب بالقوه درگیر خرج کردن بیش از حد، برخوردهای جنسی پرخطر، سوء مصرف مواد یا سایر اقدامات تکانشی شوند.
هیپومانیا، شکل خفیفتری از شیدایی، شباهتهایی با دورههای شیدایی دارد، اما عموماً شدیدتر و مخربتر است. در حالی که افرادی که هیپومانیا را تجربه میکنند ممکن است برخی از علائم مشابه را نشان دهند، شدت و تأثیر آن بر عملکرد روزانه معمولاً در مقایسه با دورههای شیدایی کامل کمتر مشخص است.
درک طیف وسیعی از علائم مرتبط با اختلال دوقطبی، از جمله مانیا و هیپومانیا، برای تشخیص دقیق و درمان مناسب بسیار مهم است. اگر شما یا شخصی که می شناسید علائم مربوط به اختلال دوقطبی را تجربه می کنید، مهم است که از یک پزشک برای ارزیابی و حمایت مناسب کمک بگیرید.
علائم افسردگی عبارتند از:
- خلق و خوی ضعیف و افسرده: یکی از شاخصهای کلیدی، تجربه خلق و خوی ضعیف و افسرده است که میتواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد. این احساس غم و اندوه اغلب بر توانایی فرد برای لذت بردن از زندگی و شرکت در فعالیت هایی که قبلاً برای او لذت می برد تأثیر می گذارد.
- مشکل در تمرکز: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است با تمرکز بر روی کارها دست و پنجه نرم کنند و تمرکز و حفظ توجه برایشان مشکل باشد.
- اختلال در الگوی خواب: علاوه بر این علائم عاطفی و شناختی، افسردگی نیز می تواند تاثیر قابل توجهی بر الگوهای خواب داشته باشد. اختلالات خواب، مانند بی خوابی یا خواب زیاد، در بین افرادی که افسردگی را تجربه می کنند، رایج است.
- عدم علاقه به فعالیت هایی که قبلاً باعث لذت می شدند: افسردگی بیشتر به احساس خستگی و بی حالی کمک می کند و انجام فعالیت های روزانه را به چالش می کشد.
- خستگی یا بی حالی
- احساس بی ارزشی، درماندگی، ناامیدی: افسردگی همچنین می تواند منجر به احساس عمیق بی ارزشی، درماندگی و ناامیدی شود. افراد ممکن است احساس کنند که در زندگی خود فاقد ارزش یا هدف هستند و ممکن است برای یافتن معنی در اعمال یا روابط خود تلاش کنند.
- افکار مرگ یا خودکشی: این افکار و باورهای منفی می توانند بسیار طاقت فرسا باشند و حتی ممکن است منجر به افکار مرگ یا خودکشی شوند.
اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) با علائم بی توجهی، بیش فعالی- تکانشگری یا هر دو تعریف می شود.
بی توجهی می تواند به اشکال زیر باشد (منبع مطلب):
- از دست دادن جزئیات مهم: یکی از علائم ارائه بی توجهی، از دست دادن جزئیات مهم است. افراد مبتلا به بیش فعالی ممکن است برای توجه و حفظ اطلاعات حیاتی مشکل داشته باشند، که منجر به تمایل به نادیده گرفتن یا فراموش کردن جزئیات مهم در وظایف یا مکالمات می شود. این می تواند منجر به مشکلات در درک دستورالعمل ها یا انجام تکالیف شود.
- مشکل در حفظ توجه یا تمرکز: حفظ توجه یا تمرکز می تواند به ویژه برای افرادی که بیش فعالی بدون توجه دارند چالش برانگیز باشد. برای آنها ممکن است تمرکز روی کارها یا فعالیت ها برای مدت طولانی مشکل باشد، اغلب به راحتی خسته می شوند یا حواسشان پرت می شود. این عدم توجه مداوم می تواند مانع بهره وری شود و انجام کارها را به طور موثر چالش برانگیز کند.
- حواس پرتی: حواس پرتی یکی دیگر از علائم بارز ارائه بی توجهی است. افراد مبتلا به بیش فعالی ممکن است در فیلتر کردن محرکهای نامربوط مشکل داشته باشند و به راحتی توسط حواسپرتیهای بیرونی یا داخلی منحرف شوند. این امر می تواند تمرکز آنها را روی کار مورد نظر چالش برانگیز کند و منجر به کاهش بهره وری و افزایش ناامیدی شود.
- چالش سازماندهی و پیگیری امور: چالشهای سازماندهی و پیگیری نیز در میان افرادی که بیش فعالی را بدون توجه نشان میدهند، رایج است. آنها ممکن است با برنامه ریزی و سازماندهی افکار و مطالب خود مشکل داشته باشند، که می تواند منجر به مشکلات در شروع و تکمیل کارها شود. این می تواند منجر به احساس سرخوردگی و ناامیدی و همچنین عدم بهره وری شود.
- فراموشی در مورد فعالیت های روزانه: فراموشی در مورد فعالیت های روزانه یکی دیگر از علائم مرتبط با ارائه بی توجهی است. افراد مبتلا به بیش فعالی ممکن است اغلب قرار ملاقات های مهم، ضرب الاجل ها یا حتی فعالیت های معمول را فراموش کنند. این فراموشی می تواند در زندگی روزمره آنها اختلال ایجاد کند و منجر به احساس ناامیدی و بی کفایتی شود.
بیش فعالی و تکانشگری می تواند به این صورت باشد:
- بی قراری درونی: یکی از مظاهر بیش فعالی و تکانشگری، احساس بی قراری درونی است. افراد مبتلا به بیش فعالی ممکن است یک احساس دائمی در حال حرکت را تجربه کنند، گویی ذهن و بدن آنها در حالت بی قراری دائمی است. این بیقراری میتواند متمرکز ماندن یا درگیر شدن در کارهایی که نیاز به توجه مداوم دارد را برای آنها چالش برانگیز کند.
- قطع یا مداخله در صحبت دیگران: یکی دیگر از راه هایی که بیش فعالی و تکانشگری می تواند خود را نشان دهد، قطع صحبت یا مداخله در دیگران است. افراد مبتلا به ADHD ممکن است برای کنترل هیجان های خود دچار مشکل شوند و این باعث می شود که مکرراً مکالمات را قطع کنند یا بدون اینکه متوجه شوند به فضای شخصی دیگران حمله کنند. این رفتار تکانشی می تواند مخرب باشد و می تواند روابط با دوستان، خانواده و همکاران را مختل کند.
- مشکل در برنامه ریزی و اجرا: مشکلات برنامه ریزی و اجرا نیز از علائم شایع بیش فعالی و تکانشگری در افراد مبتلا به بیش فعالی است. ممکن است سازماندهی افکار و اولویت بندی وظایف برای آنها چالش برانگیز باشد که منجر به مشکلاتی در شروع و تکمیل پروژه ها یا تکالیف می شود. این می تواند منجر به کمبود بهره وری و افزایش احساس ناامیدی یا اضطراب شود.
- مشکل دریک جا نشستن: افراد مبتلا به بیش فعالی اغلب با یک جا نشستن مشکل دارند. آنها ممکن است درگیر بی قراری یا ضربه زدن به پاها یا دستان خود به عنوان وسیله ای برای آزادسازی انرژی اضافی باشند. این بی قراری فیزیکی می تواند تظاهر آشکار بیش فعالی آنها باشد و گاهی اوقات می تواند به اشتباه به عنوان نشانه ای از کسالت یا بی توجهی تعبیر شود.
فرد مبتلا به بیش فعالی می تواند علائم بی توجهی و بیش فعالی- تکانشگری را تجربه کند.
درمان برای افراد دارای هر دو اختلال دوقطبی و بیش فعالی
درمان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و بیش فعالی می تواند یک فرآیند پیچیده و چند وجهی باشد. با توجه به تحقیقات محدود موجود در این زمینه خاص، نیاز به تحقیقات بیشتر برای ایجاد بهترین شیوه ها و دستورالعمل های درمانی وجود دارد.
در حال حاضر، پزشکان با در نظر گرفتن نیازها و علائم منحصر به فرد هر بیمار، به هر مورد به صورت جداگانه برخورد می کنند. در حالی که ممکن است یک رویکرد درمانی استاندارد وجود نداشته باشد، تمرکز اولیه اغلب بر تثبیت علائم تجربه شده توسط فرد است.
استراتژیهای درمانی اختلال دوقطبی معمولاً شامل ترکیبی از دارو، رواندرمانی و تغییر سبک زندگی است. داروها اغلب برای کمک به مدیریت و تثبیت نوسانات خلقی مرتبط با اختلال دوقطبی تجویز می شوند.
- تثبیت کننده های خلق و خو: تثبیتکنندههای خلقی، مانند لیتیوم یا داروهای ضد تشنج، معمولاً برای تنظیم و تثبیت نوسانات خلقی، کاهش شدت و دفعات دورههای شیدایی و افسردگی استفاده میشوند.
- داروهای ضد روان پریشی: داروهای ضد روان پریشی ممکن است برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نیز تجویز شود. این داروها می توانند به مدیریت علائم روان پریشی که ممکن است در دوره های شیدایی یا افسردگی رخ دهد کمک کنند. علاوه بر این، برخی از داروهای ضد روان پریشی دارای خواص تثبیت کننده خلق و خو هستند که می توانند به مدیریت علائم کلی اختلال دوقطبی کمک کنند.
- داروهای ضد افسردگی (بسته به نوع اختلال دوقطبی، زیرا ممکن است باعث شیدایی شوند): استفاده از داروهای ضدافسردگی در درمان اختلال دوقطبی ظریف تر است. در حالی که آنها می توانند در مدیریت علائم افسردگی موثر باشند، این خطر وجود دارد که ممکن است دوره های شیدایی را در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ایجاد کنند. بنابراین، تصمیم به استفاده از داروهای ضد افسردگی به دقت مورد ارزیابی قرار می گیرد و متناسب با نوع خاص اختلال دوقطبی و پاسخ فرد به درمان های قبلی است.
هنگامی که علائم دوقطبی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی همراه و ADHD مدیریت شد، یک پزشک ممکن است داروهای محرک یا غیر محرک را برای هدف قرار دادن علائم بی توجهی اضافه کند.
برخی از داروهای غیر محرک مورد استفاده برای درمان بیش فعالی عبارتند از:
- اتوموکستین: اتوموکستین یک مهارکننده انتخابی بازجذب نوراپی نفرین (SNRI) است که به افزایش سطح نوراپی نفرین در مغز کمک می کند. با انجام این کار، می تواند توجه را بهبود بخشد و تکانشگری را در افراد مبتلا به ADHD کاهش دهد.
- کلونیدین: با تحریک گیرنده های خاصی در مغز عمل می کنند و در نتیجه باعث بهبود توجه، کنترل تکانه و بیش فعالی می شود.
- گوانفاسین
توجه به این نکته مهم است که داروهای محرک که معمولاً برای درمان علائم بیش فعالی استفاده میشوند، پتانسیل ایجاد علائم شیدایی را در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی همراه دارند. بنابراین، بررسیهای منظم و نظارت دقیق با پزشک برای اطمینان از اینکه دارو به طور مؤثر علائم را بدون تشدید علائم دوقطبی مدیریت میکند، بسیار مهم است. پزشک پاسخ فرد به دارو را به دقت ارزیابی میکند و هر گونه تنظیمات لازم را برای یافتن مناسبترین رویکرد درمانی انجام میدهد.
مدیریت دارو برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی همراه و بیش فعالی می تواند یک فرآیند آزمون و خطا باشد. با توجه به ماهیت منحصر به فرد شرایط هر فرد و پاسخ آنها به داروهای مختلف، یافتن ترکیب و دوز مناسب ممکن است نیاز به آزمایش داشته باشد. این امر بر اهمیت ارتباط و همکاری مداوم بین فرد و ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی برای اطمینان از ایجاد مؤثرترین و ایمنترین طرح درمانی تأکید میکند.
علاوه بر مدیریت دارو، تغییرات سبک زندگی می تواند نقش مهمی در حمایت از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و ADHD داشته باشد. ایجاد الگوهای خواب منظم، حفظ یک رژیم غذایی متعادل و مغذی، و درگیر شدن در ورزش منظم، همگی می توانند به رفاه کلی کمک کرده و به مدیریت علائم کمک کنند. این اصلاحات سبک زندگی می تواند ثبات و روال عادی را فراهم کند، که به ویژه برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که ممکن است اختلالاتی در سطح خلق و خو و انرژی خود داشته باشند مفید است.
مداخلات درمانی، مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) و رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)، اجزای مهم درمان اختلال دوقطبی هستند. هدف این رویکردهای درمانی، آموزش به افراد است که چگونه الگوهای تفکر تحریف شده را به چالش بکشند، احساسات خود را به طور مؤثرتری تنظیم کنند، و مهارت های مقابله ای را برای مدیریت نوسانات خلقی توسعه دهند. با کار با یک درمانگر آموزش دیده، افراد می توانند بینش ارزشمندی به دست آورند، روش های فکری سالم تری ایجاد کنند و راهبردهای عملی را برای عبور از چالش های مرتبط با اختلال دوقطبی و ADHD بیاموزند.(منبع مطلب).
علاوه بر درمان، اجرای راهبردهای اضافی و مداخلات رفتاری می تواند سودمند باشد. این ممکن است شامل ایجاد روال ها و ایجاد سیستم هایی برای پشتیبانی از مدیریت علائم باشد. با گنجاندن ساختار و سازمان در زندگی روزمره، افراد می توانند زمان، وظایف و مسئولیت های خود را بهتر مدیریت کنند. این می تواند به کاهش استرس، بهبود بهره وری و بهبود عملکرد کلی کمک کند.
کلام پایانی
- اختلال دوقطبی یک وضعیت سلامت روان است که با دورههای خلقی مشخص میشود که در آن افراد ممکن است حالتهای خلقی پایین و بالا همراه با علائم مختلفی را تجربه کنند که بر افکار، احساسات و رفتار آنها تأثیر میگذارد. اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) یک وضعیت عصبی رشدی است که با الگوهای مداوم بی توجهی و/یا بیش فعالی- تکانشگری مشخص می شود. توجه به این نکته مهم است که این دو شرایط می توانند همزمان وجود داشته باشند و منجر به همپوشانی علائم شود که ممکن است تشخیص را چالش برانگیزتر کند.
- با این حال، استراتژیهای درمانی موثر شامل درمان، دارو، و تغییرات سبک زندگی میتواند به طور قابل توجهی مدیریت اختلال دوقطبی و بیش فعالی را در صورت بروز با هم بهبود بخشد. به منظور ایجاد یک برنامه درمانی مناسب، برای افراد بسیار مهم است که با مشورت با ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، درک روشنی از علائم خود داشته باشند. در حالی که مدیریت این شرایط پیچیده ممکن است چالش برانگیز باشد، داشتن تشخیص های دقیق و دانش جامع در مورد علائم فرد می تواند به ایجاد استراتژی های موثر برای بهبود بهزیستی کلی کمک کند.
سوالات متداول
۱. آیا می توانید در هر سنی به اختلال دوقطبی مبتلا شوید؟
به طور کلی، اگرچه یک فرد ممکن است در هر مقطعی از زندگی خود دچار اختلال دوقطبی شود، اما بیشتر مشاهده می شود که در مراحل آخر نوجوانی یا سال های ابتدایی بزرگسالی رخ می دهد.
۲. آیا اختلال دوقطبی قابل درمان است؟
اختلال دوقطبی یک وضعیت سلامت روانی طولانی مدت است که بر خلق و خو و سطح انرژی فرد تأثیر می گذارد. علیرغم اینکه این اختلال قابل درمان نیست، می توان به طور موثر از طریق همکاری مستمر با متخصصان سلامت روان که به نظارت و درمان دوره های شیدایی، هیپومانیا و افسردگی کمک می کنند، مدیریت کرد. این مشارکت به افرادی که مبتلا به اختلال دوقطبی هستند، قادر میسازد تا زندگی پایدارتر و متعادلتری داشته باشند و اطمینان حاصل شود که هرگونه نوسانات یا تغییرات خلقی قبل از اینکه برای فرد طاقتفرسا شود به درستی مورد توجه قرار میگیرد.
۳. آیا بیش فعالی قابل درمان است؟
اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) یک بیماری عصبی پیچیده است که میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد. در حالی که به معنای سنتی قابل درمان نیست، مداخلات درمانی مختلفی برای کمک به افرادی که با این اختلال زندگی میکنند در مدیریت علائم و بهبود کیفیت زندگیشان وجود دارد. این رویکردها شامل درمان، دارو و تنظیم سبک زندگی است که به طور خاص برای مقابله با چالشهای منحصر به فرد ارائه شده توسط ADHD طراحی شده است. از طریق ترکیبی از این استراتژیها، افراد میتوانند بهتر با خواستههای روزانه و موانع ناشی از این شرایط کنار بیایند و در نهایت به آنها اجازه میدهند زندگی رضایتبخشتری داشته باشند.
۴. آیا بیش فعالی درمان نشده می تواند منجر به اختلال دوقطبی در مراحل بعدی زندگی شود؟
تحقیقات نشان داده است که کودکانی که مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) تشخیص داده می شوند، اغلب با افزایش سن با خطر بیشتری برای ایجاد دوره های هیپومانیک یا شیدایی و همچنین انواع دیگر علائم روانپزشکی مواجه هستند. اعتقاد بر این است که این افزایش آسیب پذیری در برابر چنین شرایطی با عوامل عصبی زیستی پیچیده ای مرتبط است که زیربنای ADHD و تعاملات بالقوه آن با تأثیرات مختلف محیطی در طول زمان است.