خانه » سلامت روان » هر آنچه که باید در مورد افسردگی بدانید

هر آنچه که باید در مورد افسردگی بدانید

افسردگی چیست؟

افسردگی به عنوان یک اختلال خلقی طبقه بندی می شود. ممکن است به عنوان احساس غم، از دست دادن یا خشم توصیف شود که با فعالیت های روزمره فرد تداخل ایجاد می کند.

همچنین بیماری افسردگی نسبتاً رایج است. داده‌های مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری های آمریکا تخمین می‌زند که ۱۸.۵ درصد از بزرگسالان آمریکایی در سال ۲۰۱۹ علائم افسردگی داشتند.

اگرچه افسردگی و اندوه در برخی ویژگی‌ها مشترک هستند، اما افسردگی با اندوهی که پس از از دست دادن عزیزان احساس می‌شود یا غم و اندوه پس از یک رویداد آسیب‌زا در زندگی متفاوت است. افسردگی معمولاً شامل بیزاری از خود یا از دست دادن عزت نفس است، در حالی که غم و اندوه معمولاً چنین نیست.

در غم و اندوه، احساسات مثبت و خاطرات شاد متوفی معمولاً با احساس درد عاطفی همراه است. در اختلال افسردگی ، احساس غم و اندوه ثابت است.

افراد افسردگی را به طرق مختلف تجربه می کنند. افسردگی ممکن است در فعالیت های روزانه شما اختلال ایجاد کند و در نتیجه باعث از دست رفتن زمان و کاهش بهره وری شما شود. همچنین افسردگی می تواند بر روابط و برخی از بیماری های مزمن تأثیر بگذارد.

شرایط و بیماری های جسمی که ممکن است به دلیل داشتن افسردگی بدتر شود عبارتند از:

  • آرتروز
  • آسم
  • بیماری قلب و عروقی
  • سرطان
  • دیابت
  • چاقی

درک این نکته مهم است که احساس ناراحتی گاهی بخشی عادی از زندگی است. حوادث غم انگیز و ناراحت کننده برای همه اتفاق می افتد. اما اگر به طور منظم احساس افسردگی یا ناامیدی می کنید، ممکن است با افسردگی دست و پنجه نرم کنید.

افسردگی یک وضعیت پزشکی جدی در نظر گرفته می شود که بدون درمان مناسب می تواند بدتر شود.

علائم افسردگی

افسردگی می تواند بیش از یک حالت غمگینی باشد. افسردگی شدید می تواند علائم مختلفی ایجاد کند. برخی از آن علائم بر خلق و خوی شما و برخی دیگر بر بدن شما تأثیر می گذارند. علائم همچنین ممکن است ادامه دار و پیوسته باشند و یا بیایند و بروند.

علائم و نشانه های عمومی افسردگی

همه افراد مبتلا به افسردگی علائم مشابهی را تجربه نمی کنند. علائم ممکن است از نظر شدت، تعداد دفعات بروز و مدت زمان آنها متفاوت باشد.

اگر تقریباً هر روز به مدت حداقل ۲ هفته برخی از علائم و نشانه های زیر را تجربه می کنید، ممکن است با افسردگی دست و پنجه نرم کنید:

  1. احساس غمگینی، مضطرب بودن یا «خالی بودن»
  2. احساس ناامیدی، بی ارزشی و بدبینی
  3. گریه زیاد
  4. احساس ناراحتی، دلخور بودن یا عصبانیت
  5. از دست دادن علاقه به سرگرمی ها و علایقی که زمانی از آنها لذت می بردید
  6. کاهش انرژی یا خستگی
  7. مشکل در تمرکز، به خاطر سپردن اطلاعات و یا تصمیم گیری
  8. آهسته تر حرکت کردن یا صحبت کردن
  9. مشکل در خوابیدن از جمله بیدار شدن در صبح زود و یا زیاد خوابیدن
  10. تغییراشتها یا تغییرات وزن
  11. درد فیزیکی مزمن بدون علت مشخص که با درمان بهبود نمی یابد (سردرد، مشکلات گوارشی، گرفتگی عضلات و یا بطور کلی درد در بدن)
  12. افکار مرگ، خودکشی، خودآزاری یا اقدام به خودکشی

علائم افسردگی در میان مردان، زنان، نوجوانان و کودکان متفاوت است.

علائم افسردگی در مردان

  1. تغییرات خلق و خو مانند عصبانیت، پرخاشگری، تحریک پذیری، اضطراب یا بی قراری
  2. احساس پوچی، غمگینی یا ناامیدی
  3. رفتارهایی مانند از دست دادن علاقه، عدم لذت بردن از فعالیت هایی که قبلا مورد علاقه بودند، احساس خستگی، افکار خودکشی، پناه بردن به نوشیدنی های الکلی و یا مواد مخدر، یا شرکت در فعالیت های پرخطر.
  4. کاهش میل جنسی یا عدم عملکرد جنسی
  5. ناتوانی در تمرکز، مشکل در انجام وظایف، یا پاسخ های با تاخی در طول مکالمه با دیگران
  6. تغییذ در الگوهای خواب مانند بی خوابی، خواب بی قرار، خواب آلودگی بیش از حد، یا نخوابیدن در طول شب
  7. خستگی، درد، سردرد یا مشکلات گوارشی

علائم افسردگی در زنان

  1. تغییر خلق و خو مانند تحریک پذیری
  2. احساس غمگینی یا پوچی، مضطرب بودن یا ناامیدی
  3. رفتارهایی مانند از دست دادن علاقه به فعالیت ها، کناره گیری از مشارکت های اجتماعی یا افکار خودکشی
  4. تغییر درتوانایی های شناختی مانند فکر کردن یا آهسته ترصحبت کردن
  5. تغییر درالگوهای خواب، مانند مشکل در خوابیدن در طول شب، زود بیدار شدن یا خواب زیاد
  6.  کاهش میزان انرژی، خستگی بیشتر، تغییر در اشتها، تغییرات وزن، سردرد یا افزایش گرفتگی عضلات

علائم افسردگی در کودکان

  1. تحریک پذیری، عصبانیت، تغییر سریع خلق و خو یا گریه کردن
  2. احساس بی کفایتی کردن به عنوان مثال، “من نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم” یا ناامیدی، گریه کردن و یا احساس غمگینی شدید
  3. رفتارهایی، مانند ایجاد مشکل در مدرسه یا امتناع از رفتن به مدرسه، دوری از دوستان یا خواهر و برادر، افکار مرگ یا خودکشی، یا آسیب رساندن به خود
  4. تغییذ در الگوهای شناختی، مانند مشکل در تمرکز، کاهش عملکرد مدرسه، یا تغییر درسطح نمرات
  5. تغییر در الگوهای خواب، مانند مشکل در خوابیدن یا خواب زیاد
  6. تغییر در پارامترهای سلامت جسمانی، مانند از دست دادن انرژی، مشکلات گوارشی، تغییر در اشتها،کاهش یا افزایش وزن

دلایل ایجاد افسردگی

دلایل متعددی برای افسردگی وجود دارد. آن ها می توانند طیف گسترده ای ازدلایل بیولوژیکی تا شرایطی متغیر باشند.

علل شایع افسردگی عبارتند از:

  • یکی از دلایل افسردگی تغییر در ساختار مواد شیمایی موجود در مغز است. مثلا ممکن است یک عدم تعادل شیمیایی در قسمت‌هایی از مغز که خلق و خو، افکار، خواب، اشتها و رفتار افراد مبتلا به افسردگی را مدیریت می‌کنند، وجود داشته باشد.
  • تغییر در هورمون های زنانه استروژن و پروژسترون در دوره های زمانی مختلف مانند دوره قاعدگی، دوره پس از زایمان، قبل از یائسگی یا پس ازیائسگی ممکن است خطر ابتلا به افسردگی را در فرد افزایش دهد.
  • سابقه خانوادگی نیز می تواند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد. اگر سابقه خانوادگی افسردگی یا اختلال خلقی دیگری دارید، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی هستید.
  • اتفاقات ناخوشایند در دوران کودکی بدین معنی که برخی از رویدادهایی که در اوایل دوره کودکی باری شما رخ داده است می تواند بر نحوه واکنش بدن شما به ترس و موقعیت های استرس زا تأثیر می گذارد.
  • ساختار مغز; اگر لوب پیشانی مغز شما کمتر فعال باشد، خطر افسردگی بیشتر است. با این حال، دانشمندان نمی دانند که آیا این حالت دقیقا قبل ا شروع علائم افسردگی اتفاق می افتد یا پس از آن.
  • برخی شرایط ممکن است شما را در معرض خطر بیشتری قرار دهد، مانند بیماری مزمن، بی خوابی، درد مزمن، بیماری پارکینسون، سکته مغزی، حمله قلبی و سرطان.
  • مصرف مواد مخدر; سابقه سوء مصرف مواد یا الکل می تواند ریسک ابتلا به افسردگی را افزایش دهد.
  • افرادی که درد عاطفی یا درد مزمن جسمی را برای مدت طولانی احساس می کنند، به طور قابل توجهی احتمال ابتلا به افسردگی را دارند.

عوامل خطرزا برای افسردگی

عوامل خطر افسردگی می تواند بیوشیمیایی، پزشکی، اجتماعی، ژنتیکی یا موقعیتی باشد. عوامل خطر رایج عبارتند از:

  • جنسیت: شیوع افسردگی اساسی در زنان دو برابر بیشتر از مردان است.
  • ژنتیک: در صورت داشتن سابقه خانوادگی افسردگی، خطر ابتلا به افسردگی در شما افزایش می یابد.
  • وضعیت اجتماعی و اقتصادی: وضعیت اجتماعی و اقتصادی، از جمله مشکلات مالی و وضعیت اجتماعی پایین ، می تواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد.
  • داروهای خاص: برخی از داروها از جمله برخی از انواع داروهای هورمونی برایکنترل بارداری ، کورتیکواستروئیدها و بتابلوکرها ممکن است با افزایش خطر افسردگی مرتبط باشند.
  • کمبود ویتامین D: مطالعات منابع معتبر علائم افسردگی را با سطوح پایین ویتامین D مرتبط کرده اند.
  • هویت جنسیتی: بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۱۸، خطر ابتلا به افسردگی برای افراد تراجنسیتی (ترنسجندر) تقریبا ۴ برابر افراد دیگر است.
  • سوء استفاده از موادمخدر: حدود ۲۱ درصد از افرادی که دارای اختلال مصرف مواد هستند نیز افسردگی را تجربه می کنند.
  • بیماری های پزشکی: افسردگی با سایر بیماری های مزمن پزشکی همراه است. افراد مبتلا به بیماری قلبی تقریباً دو برابر بیشتر از افراد عادی احتمال ابتلا به افسردگی را دارند و نیز ثابت شده است که از هر ۴ نفر مبتلا به سرطان، ۱ نفر ممکن است افسردگی را تجربه کند.

درمان افسردگی

شما ممکن است بتوانید با موفقیت علائم را با یک نوع درمان مدیریت کنید، یا ممکن است متوجه شوید که ترکیبی از درمان ها بهترین کار را دارد.

برای درمان افسردگی ترکیب درمان‌های پزشکی و تغییر در سبک زندگی، از جمله موارد زیر، رایج است:

درمان های دارویی

متخصص روانپزشک شما ممکن است یکی از موارد زیر را باری شما تجویز کند:

مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)

SSRI ها رایج ترین داروهای ضد افسردگی هستند و معمولاً عوارض جانبی کمی دارند. آنها افسردگی را با افزایش در دسترس بودن انتقال دهنده عصبی سروتونین در مغز شما درمان می کنند.

SSRI ها را نباید با داروهای خاصی از جمله مهارکننده های مونوآمین اکسیداز (MAOIs) و در برخی موارد تیوریدازین یا اوراپ (پیموزید) مصرف کرد.

افرادی که باردار هستند باید با پزشک خود در مورد خطرات مصرف SSRI در دوران بارداری صحبت کنند. همچنین اگر مبتلا به آب سیاه با زاویه باریک (گلوکوم با زاویه باریک) هستید، روانپزشک خود را در جزیان قرار دهید.

نمونه هایی از SSRI ها عبارتند از:

  • سیتالوپرام (Celexa)
  • اس سیتالوپرام (Lexapro)
  • فلووکسامین (Luvox)
  • پاروکستین (Paxil، Paxil XR، Pexeva)
  • سرترالین (Zoloft)

مهارکننده های بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین (SNRIs)

SNRI ها افسردگی را با افزایش میزان انتقال دهنده های عصبی سروتونین و نوراپی نفرین در مغز درمان می کنند.

SNRI ها نباید با MAOI مصرف شوند. اگر مشکلات کبدی یا کلیوی یا آب سیاه (گلوکوم) با زاویه باریک دارید، باید در مصرف SNRI ها احتیاط کنید.

نمونه هایی از SNRI ها عبارتند از:

  • دسوونلافاکسین (Pristiq، Khedezla)
  • دولوکستین (Cymbalta، Irenka)
  • لوومیلناسیپران (Fetzima)
  • ونلافاکسین (Effexor XR)

داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای و چهار حلقه ای

داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای (TCAs) و داروهای ضد افسردگی چهار حلقه ای (TECAs) با افزایش میزان انتقال دهنده های عصبی سروتونین و نوراپی نفرین در مغز، افسردگی را درمان می کنند.

TCA ها می توانند عوارض جانبی بیشتری نسبت به SSRI یا SNRI ایجاد کنند. از مصرف TCA یا TECA با MAOI خودداری کنید. اگر مبتلا به آب سیاه (گلوکوم) با زاویه باریک هستید با احتیاط مصرف کنید.

نمونه هایی از داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای عبارتند از:

  • آمی تریپتیلین (Elavil)
  • دوکسپین (Sinequan)
  • ایمی پرامین (Tofranil)
  • تریمیپرامین (Surmontil)
  • دزیپرامین (Norpramin)
  • نورتریپتیلین (Pamelor، Aventyl)
  • پروتریپتیلین (Vivactil)

داروهای ضد افسردگی غیر رایج

مهارکننده های بازجذب نورآدرنالین و دوپامین (NDRIs)

این داروها با افزایش سطح دوپامین و نورآدرنالین در مغز می توانند افسردگی را درمان کنند.

نمونه هایی از مهارکننده های بازجذب نورآدرنالین و دوپامین (NDRIs) شامل بوپروپیون (ولبوترین) است.

مهارکننده های مونوآمین اکسیداز (MAOIs)

مهارکننده های مونوآمین اکسیداز (MAOI) افسردگی را با افزایش سطح نوراپی نفرین، سروتونین، دوپامین و تیرامین در مغز شما درمان می کنند.

به دلیل عوارض جانبی و نگرانی های زیاد در مورد این دسته از داروها،مهارکننده های مونوآمین اکسیداز (MAOI) اولین انتخاب برای درمان اختلالات سلامت روان نیستند. آنها معمولاً فقط در صورتی استفاده می شوند که سایر داروها در درمان افسردگی نتوانند علائم را بهبود بخشند.

نمونه هایی از MAOIها عبارتند از:

  • ایزوکاربوکسازید (مارپلان)
  • فنلزین (ناردیل)
  • سلژیلین (امسام)
  • ترانیل سیپرومین (پارنات)
آنتاگونیست های N-متیل D-آسپارتات (NMDA)

آنتاگونیست ها N-methyl-D-aspartate (NDMA) افسردگی را با افزایش سطح گلوتامات در مغز درمان می کنند. گلوتامات یک انتقال دهنده عصبی است که اعتقاد بر این است که در درمان افسردگی نقش دارد.

آنتاگونیست های NMDA فقط در بیمارانی استفاده می شود که بهبودی آن ها با سایر درمان های ضد افسردگی موفقیت آمیز نبوده اند.

FDA یک داروی NDMA به نام Esketamine Trusted Source (Spravato) را برای درمان افسردگی تایید کرده است.

Esketamine یک اسپری بینی است که فقط از طریق یک برنامه محدود به نام Spravato REMS در دسترس است.

بیماران ممکن است پس از مصرف دارو دچار خستگی و گسستگی (مشکل در توجه، قضاوت و تفکر) شوند. به همین دلیل، اسکتامین در یک محیط تحت نظر تجویز می شود که در آن یک متخصص مراقبت های بهداشتی می تواند بر بیمار نظارت داشته باشد.

روان درمانی

صحبت کردن با یک روان درمانگر می تواند به شما در یادگیری مهارت های مقابله با احساسات منفی کمک کند. همچنین ممکن است بتوانیداز جلسات درمانی گروهی نیز بهره مند شوید.

روان درمانی که به عنوان «گفتگودرمانی» نیز شناخته می شود، زمانی است که فرد با یک درمانگر آموزش دیده صحبت می کند تا عواملی را که به وضعیت سلامت روان او کمک می کنند، شناسایی کند و یاد بگیرد که با آن ها کنار بیاید.

نشان داده شده است که روان درمانی به عنوان یک منبع معتبر درمانی موثر در بهبود علائم در افراد مبتلا به افسردگی و سایر اختلالات روانپزشکی است.

روان درمانی اغلب در کنار درمان دارویی استفاده می شود. انواع مختلفی از روان درمانی وجود دارد و برخی افراد به یک نوع بهتر از نوع دیگر پاسخ می دهند.

درمان شناختی رفتاری (CBT)

در درمان شناختی رفتاری (CBT)، یک درمانگر با شما همکاری می کند تا الگوهای فکری ناسالم را کشف کند و شناسایی کند که آن الگوها چگونه ممکن است باعث ایجاد رفتارها، واکنش ها و باورهای مضر در مورد شما شود.

درمانگر شما ممکن است «تکلیف خانگی» را به شما محول کند که در آن افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید.

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) مشابه درمان شناختی رفتاری (CBT) است، اما به جای مبارزه با آنها، بر اعتبارسنجی یا پذیرش افکار، احساسات و رفتارهای ناراحت کننده تأکید دارد.

تئوری این است که با کنار آمدن با افکار یا احساسات مضر خود، می توانید بپذیرید که تغییر امکان پذیر است و یک برنامه بهبودی ایجاد کنید.

روان پویایی درمانی

روان پویایی درمانی شکلی از گفتار درمانی است که برای کمک به درک بهتر و کنار آمدن با زندگی روزمره طراحی شده است. روان پویایی درمانی بر اساس این ایده استوار است که واقعیت امروزی شما بر اساس تجربیات ناخودآگاه دوران کودکی شما شکل گرفته است.

در این شکل از درمان، درمانگر به شما کمک می کند تا دوران کودکی و تجربیات خود را بازتاب داده و بررسی کنید تا به شما در درک و کنار آمدن با زندگی خود کمک کند.

نور درمانی

قرار گرفتن در معرض دوزهای مناسب از نور سفید می تواند به تنظیم خلق و خو و بهبود علائم افسردگی کمک کند. نور درمانی معمولا در اختلال عاطفی فصلی استفاده می شود که امروزه به آن اختلال افسردگی اساسی با الگوی فصلی می گویند.

درمان با ضربه الکتریکی (ECT)

درمان با ضربه الکتریکی (ECT) از جریان های الکتریکی برای ایجاد تشنج استفاده می کند و نشان داده شده است که به افراد مبتلا به افسردگی بالینی کمک می کند. این دارو در افراد مبتلا به افسردگی شدید یا افسردگی که به سایر درمان ها یا داروهای ضد افسردگی مقاوم است استفاده می شود.

در طی یک روش درمان با ضربه الکتریکی (ECT)، یک ماده بیهوشی دریافت خواهید کرد که شما را تقریباً ۵ تا ۱۰ دقیقه می خواباند.

متخصص مراقبت های بهداشتی شما پدهای مانیتورینگ قلب را روی قفسه سینه و چهار الکترود را در مناطق خاصی از سر شما قرار می دهد. سپس آنها پالس های الکتریکی کوتاه را برای چند ثانیه ارسال می کنند. شما نه تشنج می کنید و نه جریان الکتریکی را احساس می کنید و حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه پس از درمان از خواب بیدار می شوید.

عوارض جانبی درمان با ضربه الکتریکی عبارتند از سردرد، حالت تهوع، درد عضلانی و یا گیجی. بیمارانی که با ضربه الکتریکی تحت درمان قرار گرفته اند همچنین ممکن است دچار مشکلات حافظه شوند، اما این مشکلات معمولا چند هفته‌ و یا چند ماه‌ پس از درمان کاهش می یابند.

درمان های جایگزین

از پزشک خود در مورد درمان های جایگزین برای افسردگی سوال کنید. بسیاری از افراد ترجیح می دهند از درمان های جایگزین در کنار روان درمانی و دارو درمانی سنتی استفاده کنند. برخی از نمونه ها عبارتند از:

  • مدیتیشن و مراقبه:  استرس، اضطراب و خشم محرک های افسردگی هستند، اما مدیتیشن می تواند به تغییر نحوه واکنش مغز شما به این احساسات کمک کند. مطالعات منبع معتبر نشان می‌دهد که تمرین‌های مدیتیشن می‌تواند به بهبود علائم افسردگی و کاهش احتمال بازگشت افسردگی کمک کند.
  • طب سوزنی:  طب سوزنی نوعی طب سنتی چینی است که ممکن است به کاهش برخی از علائم افسردگی کمک کند. در طی طب سوزنی، یک پزشک از سوزن برای تحریک نواحی خاصی در بدن به منظور درمان طیف وسیعی از شرایط استفاده می کند. منبع معتبر تحقیقات نشان می دهد که طب سوزنی ممکن است به درمان های بالینی کمک کند تا بهتر عمل کنند و ممکن است به اندازه مشاوره موثر باشد.

درمان های طبیعی برای درمان افسردگی

ورزش

تلاش کنید که ۳ تا ۵ روز در هفته ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی داشته باشید. ورزش می تواند تولید اندورفین را در بدن افزایش دهد واندورفین هورمونی که خلق و خوی شما را بهبود می بخشد.

از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کنید

نوشیدن الکل یا استفاده از مواد مخدر ممکن است برای مدتی احساس بهتری در شما ایجاد کند. اما در دراز مدت، این مواد می توانند علائم افسردگی و اضطراب را بدتر کنند.

تعیین حد و مرز در زندگی

احساس غرق شدن می تواند علائم اضطراب و افسردگی را بدتر کند. تعیین حد و مرز در زندگی حرفه ای و شخصی می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید.

مراقب خودت باش

همچنین می توانید با مراقبت از خود علائم افسردگی را بهبود بخشید. این موارد شامل خواب کافی، خوردن یک رژیم غذایی سالم، دوری از افراد منفی و شرکت در فعالیت های لذت بخش هستند.

گاهی اوقات افسردگی به دارو پاسخ نمی دهد. اگر علائم شما بهبود نیابد، متخصص روانپزشک  شما ممکن است گزینه های درمانی دیگری را توصیه کند.

این گزینه ها شامل درمان تشنج الکتریکی (ECT) یا تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال مکرر (rTMS) برای درمان افسردگی و بهبود خلق و خوی شما می باشد.

مکمل های مفید در درمان افسردگی

چندین نوع مکمل ممکن است تأثیر مثبتی بر علائم افسردگی داشته باشند.

  1. اس آدنوزیل متیونین S-adenosyl-L-methionine (SAMe): برخی از تحقیقات منبع معتبر نشان می دهد که این ترکیب ممکن است علائم افسردگی را کاهش دهد. این اثرات در افرادی که SSRI مصرف می کردند به بهترین شکل مشاهده شد. اما نتایج این تحقیق قطعی نیست و نیاز به تحقیقات بیشتری است.
  2. ۵-هیدروکسی تریپتوفان (۵-HTP): ۵-HTP ممکن است سطح سروتونین را در مغز افزایش دهد که می تواند علائم را کاهش دهد. بدن شما این ماده شیمیایی را زمانی که تریپتوفان، بلوک سازنده پروتئین، مصرف می کنید، می سازد. با این حال در مورد اثربخشی هیدروکسی تریپتوفان، مطالعات بیشتری مورد نیاز است.
  3. اسیدهای چرب امگا ۳: این چربی های ضروری, برای رشد عصبی و سلامت مغز مهم هستند. افزودن مکمل های امگا ۳ به رژیم غذایی می تواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند. با این حال، شواهد متناقضی وجود دارد و تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.

همیشه قبل از مصرف مکمل ها با پزشک خود صحبت کنید، زیرا ممکن است با سایر داروها تداخل داشته باشند یا اثرات منفی داشته باشند.

ویتامین ها

ویتامین ها برای بسیاری از عملکردهای بدن مهم هستند. تحقیقات نشان می دهد که دو ویتامین به ویژه برای کاهش علائم افسردگی مفید هستند:

  • ویتامین B: ویتامین های B12 و B6 برای سلامت مغز حیاتی هستند. هنگامی که سطح ویتامین B شما پایین است، خطر ابتلا به افسردگی ممکن است افزایش یابد.
  • ویتامین D: ویتامین D برای سلامت مغز، قلب و استخوان مهم است. طبق این منبع ممکن است ارتباطی بین کمبود ویتامین D و افسردگی وجود داشته باشد، اما در مورد اثر بخشی ویتامین دی در درمان افسردگی تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.

بسیاری از گیاهان، مکمل‌ها و ویتامین‌ها ادعا می‌کنند که به کاهش علائم افسردگی کمک می‌کنند، اما اکثر آنها در مراحل تحقیقات بالینی مؤثر شمرده نمی شوند.

در مورد گیاهان، ویتامین‌ها و مکمل‌ها از متخصص روانپزشک خود بپرسید که آیا مصرف آن مکمل یا گیاه دارویی خاص برای شما مناسب است یا خیر.

تست برای تشخیص افسردگی

هیچ آزمایشی برای تشخیص افسردگی وجود ندارد. اما روانشناس و یا روانپزشک شما می تواند بر اساس علائم شما و ارزیابی روانشناختی تشخیص دهد که آیا مبتلا به افسردگی هستید یا خیر.

در بیشتر موارد، آنها یک سری سوالات رایج در مورد شما می پرسند. این سوالات از قبیل موارد زیر هستند:

  • خلق و خو
  • اشتهای شما در غذا خوردن
  • الگوی خواب
  • سطح فعالیت شما
  • اندیشه ها و نوع نگرش شما

از آنجایی که افسردگی می تواند با سایر مشکلات سلامتی مرتبط باشد، روانپزشک شما ممکن است معاینه فیزیکی نیز انجام دهد و دستور آزمایش خون بدهد. گاهی اوقات مشکلات تیروئید یا کمبود ویتامین D می تواند علائم افسردگی را ایجاد کند.

مهم است که علائم افسردگی را نادیده نگیرید. اگر خلق و خوی شما بهتر نشد یا بدتر شد، به دنبال کمک پزشکی باشید. افسردگی یک بیماری جدی سلامت روان با پتانسیل برای ایجاد عوارض دیگر است.

اگر درمان نشود، عوارض می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • افزایش یا کاهش وزن
  • درد فیزیکی
  • مصرف مواد
  • موارد وحشت زدگی
  • مشکلات رابطه احساسی
  • دوری از اجتماع
  • افکار خودکشی
  • خود آزاری

انواع افسردگی

بسته به شدت علائم, افسردگی را می توان به دسته هایی تقسیم کرد. برخی از افراد دوره های خفیف و موقتی را تجربه می کنند، در حالی که برخی دیگر دوره های افسردگی شدید و مداوم را تجربه می کنند.

دو نوع اصلی وجود دارد: اختلال افسردگی اساسی و اختلال افسردگی مداوم.

اختلال افسردگی اساسی

اختلال افسردگی اساسی و یا Major depressive disorder (MDD) یک  شکل شدیدتر از افسردگی است. علائم آن با احساس مداوم غم، ناامیدی و بی ارزشی مشخص می شود که به خودی خود از بین نمی روند و نیاز به مداخله پزشکی دارند.

برای تشخیص افسردگی بالینی، باید پنج مورد یا بیشتر از علائم زیر را در یک دوره ۲ هفته ای تجربه کنید:

  • بیشتر روز احساس افسردگی می کند
  • از دست دادن علاقه به بیشتر فعالیت های منظم
  • کاهش یا افزایش وزن قابل توجه
  • زیاد خوابیدن یا نخوابیدن
  • کند شدن تفکر یا حرکت
  • خستگی یا کم انرژی در اکثر روزها
  • احساس بی ارزشی یا گناه
  • از دست دادن تمرکز یا عدم تصمیم گیری
  • افکار مکرر مرگ یا خودکشی

زیر مجموعه هایی از اختلال افسردگی اساسی وجود دارند که طبق تقسیم بندی انجمن روانپزشکی آمریکا عبارتند از:

  • ویژگی های غیر معمول
  • پریشانی مضطرب
  • ویژگی های ترکیبی
  • شروع حین زایمان، در دوران بارداری یا درست پس از زایمان
  • الگوهای فصلی
  • ویژگی های مالیخولیایی
  • ویژگی های روان پریشی
  • کاتاتونیا

اختلال افسردگی مداوم

اختلال افسردگی مداوم و یا Persistent depressive disorder (PDD) در گذشته به نام دیس تایمیا شناخته می شد. این بیماری یک نوع خفیف تر، اما مزمن از افسردگی است.

برای اینکه تشخیص داده شود که آیا شما مبتلا به اختلال افسردگی مداوم  هستید یا خیر,بر طبق مطالعات علائم مرتبط با آن باید حداقل ۲ سال طول بکشد . اختلال افسردگی مداوم می تواند زندگی شما را بیشتر از اختلال افسردگی اساسی که در بالا به آن اشاره شد تحت تاثیر قرار دهد زیرا مدت طولانی تری ادامه دارد.

این علائم برای افراد مبتلا به اختلال افسردگی رایج است:

  • از دست دادن علاقه به فعالیت های عادی روزانه
  • احساس ناامیدی
  • عدم بهره وری
  • عزت نفس پایینی دارند

افسردگی را می توان با موفقیت درمان کرد، اما مهم است که به برنامه درمانی خود پایبند باشید. زندگی با افسردگی می تواند دشوار باشد، اما درمان می تواند به بهبود کیفیت زندگی شما کمک کند. با یک روانپزشک مجرب درمورد گزینه های احتمالی درمان صحبت کنید.

افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان به افسردگی  ای که پس از زایمان ایجاد می شود اشاره دارد. این یک اختلال شایع پس از بارداری است که از هر ۹ مادر جدید, ۱ نفر را تحت تاثیر قرار می دهد.

برای افراد ریج است که بعد از زایمان احساس غم و اندوه یا پوچی می شوند. برای بسیاری از افراد، این علائم ظرف چند روز از بین می روند.

اما اگر بیش از ۲ هفته پس از زایمان احساس غمگینی، ناامیدی یا پوچی می کنید، ممکن است افسردگی پس از زایمان داشته باشید.

علائم افسردگی پس از زایمان می تواند از خفیف تا شدید متغیر باشد و طبق یافته ها می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • احساس بی قراری یا بدخلقی
  • احساس غمگینی، ناامیدی، یا غرق شدن
  • داشتن افکار صدمه زدن به نوزاد یا خود
  • عدم علاقه به کودک، احساس عدم ارتباط یا اینکه انگار کودک شما مال شخص دیگری است
  • بدون انرژی و انگیزه بودن
  • زیاد خوردن غذا و یا کم خوردن آن
  • خوابیدن خیلی کم یا زیاد
  • داشتن مشکل در تمرکز
  • داشتن مشکلات حافظه
  • احساس بی ارزشی، گناه، یا تصور اینکه یک پدر و مادر بد هستند
  • کناره گیری از فعالیت هایی که زمانی در گذشته از آن لذت می بردند
  • کناره گیری از دوستان و خانواده
  • داشتن سردرد، درد یا مشکلات معده که از بین نمی روند
  • احساس پوچی، عدم ارتباط با دیگران و یا اینکه انگار ممکن است کودک را دوست نداشته باشید یا از او مراقبت نکنید

تصور می شود که افسردگی پس از زایمان در اثر تغییرات هورمونی چشمگیری که پس از بارداری رخ می دهد، ایجاد می شود.

اختلال افسردگی دوقطبی

در انواع خاصی از اختلال افسردگی دوقطبی, این اختلال زمانی رخ می دهد که فرد یک دوره افسردگی را تجربه کرده است.

اختلال دوقطبی یک اختلال روانی است که باعث تغییرات مشخصی در خلق و خو، انرژی، تمرکز و توانایی انجام وظایف روزانه شما می شود.

سه نوع اختلال دوقطبی وجود دارد که همگی شامل دوره‌هایی هستند که به عنوان دوره‌های شیدایی شناخته می‌شوند، که در آن احساس می‌کنید به شدت «بالا»، خوشحال یا پرانرژی می‌شوید، و دوره‌های افسردگی که در آن احساس «افسردگی»، غمگینی یا ناامیدی می‌کنید.

اگر مبتلا به اختلال دوقطبی هستید، تشخیص اثرات مضر هر دوره خلقی دشوار است.

افرادی که یک دوره افسردگی از اختلال دوقطبی هستند ممکن است علائم زیر را تجربه کنند:

  • احساس غمگینی، ناامیدی، یا پوچی دارند
  • احساس کند بودن یا بی قراری می کنند
  • در به خواب رفتن مشکل دارند، خیلی زود بیدار می شوند یا زیاد می خوابند
  • افزایش اشتها و افزایش وزن دارند
  • خیلی آهسته صحبت کنند، چیزها را فراموش کنند یا احساس کنید که حرفی برای گفتن ندارند
  • در تمرکز یا تصمیم گیری مشکل دارند
  • احساس ناتوانی در انجام وظایف اساسی
  • علاقه کمی به انجام فعالیت ها دارند
  • کاهش یا عدم وجود میل جنسی دارند
  • افکار مرگ یا خودکشی دارند

علائم در طول یک دوره افسردگی در هر روز, در بیشتر ساعات روز ادامه دارد و می تواند چندین روز یا چند هفته ادامه داشته باشد.

اگر اختلال دوقطبی درمان شود، بسیاری از مبتلایان ممکن است کم و بیش علائم افسردگی را تجربه کنند، اگر در دوره افسردگی از اختلال دوقطبی باشند.

افسردگی و اضطراب

افسردگی و اضطراب می تواند همزمان در فرد بروز کند. در واقع، تحقیقات نشان داده است که بیش از ۷۰ درصد از افراد مبتلا به اختلالات افسردگی دارای علائم اضطراب هستند.

اگرچه تصور می شود که ریشه افسردگی و اضطراب با هم متفاوت هستند، افسردگی و اضطراب می توانند چندین علامت مشابه با هم داشته باشند که این علائم می تواند شامل موارد زیر باشند:

این دو بیماری همچنین در برخی از درمان ها با هم اشتراک دارند. هم بیماری اضطراب و هم اختلال افسردگی را می توان با موارد زیر درمان کرد:

  • تراپی: مانند درمان شناختی رفتاری که در بالاتر به آن اشاره شد
  • دارو درمانی
  • درمان های جایگزین: از جمله هیپنوتیزم درمانی

اگر فکر می‌کنید شما مبتلا به افسردگی یا اضطراب و یا هر دو بیماری با هم هستید، با متخصص روانشناس و یا روانپزشک خود قرار ملاقات بگذارید. شما می توانید با کمک گرفتن از آن ها علائم اضطراب و افسردگی و نحوه درمان آن ها را شناسایی کنید.

افسردگی و اختلال وسواس اجباری (OCD)

اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) نوعی اختلال اضطرابی است. اختلال وسواس فکری اجباری باعث ایجاد افکار، اصرار بر انجام یک رفتار,  ترس های ناخواسته و مکرر به صورت وسواس گونه و تکرارپذیر می شود.

این ترس های دورنی باعث می شود که شما رفتارهای تکرارپذیری را انجام دهید که امیدوارید با انجام آن رفتارهای تکراری, استرس ناشی از ترس و وسواس خود را کاهش دهید.

افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری اغلب خود را در حلقه ای از وسواس و اجبار می بینند که راه گریزی از آن ندارند. اگر این رفتارها را داشته باشید، ممکن است به خاطر آنها احساس انزوا کنید. این می تواند منجر به کناره گیری از دوستان و موقعیت های اجتماعی شود که همبن امر می تواند خطر ابتلا به افسردگی را نیز در شما افزایش دهد.

این موضوع که فرد مبتلا به اختلال وسواس اجباری, دارای اختلال افسردگی نیز باشد بسیار رایج است. داشتن یک اختلال اضطرابی (مثلا وسواس اجباری) می تواند شانس شما را برای ابتلا به اختلال دیگر(مثلا افسردگی) افزایش دهد.طبق بررسی ها حدود ۸۰ درصد از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری اجباری, دوره های افسردگی را نیز تجربه می کنند.

این خطر برای کودکان نیز وچود دارد. بدین گونه که رفتارهای اجباری آن ها، که ممکن است ابتدا در سنین جوانی ایجاد شود، می تواند باعث شود آنها احساس غیرعادی بودن و تفاوت با دیگران کنند و همین حس غیرعادی بودن می تواند منجر به کناره گیری از دوستان شود و نتیجه ی این کناره گیری, افزایش احتمال ابتلای کودک به افسردگی است.

افسردگی همراه با روان پریشی

برخی از افرادی که اختلال افسردگی اساسی برای آن ها تشخیص داده شده است ممکن است علائم اختلال روانی دیگری به نام روان پریشی را نیز داشته باشند. هنگامی که این دو وضعیت با هم رخ می دهند، به عنوان “اختلال افسردگی اساسی شدید با ویژگی های روان پریشی” یا روان پریشی افسردگی شناخته می شود.

روان پریشی افسردگی باعث می شود افراد چیزهایی را ببینند، بشنوند، باور کنند یا ببویند که واقعی نیستند. افراد مبتلا به این بیماری ممکن است احساس غم، ناامیدی و تحریک پذیری را نیز تجربه کنند.

ترکیب این دو حالت با همخطرناک است. این به این دلیل است که فرد مبتلا به روان پریشی افسردگی ممکن است هذیان هایی را تجربه کند که باعث می شود افکار خودکشی یا خطراتی را ایجاد کند.

مشخص نیست چه چیزی باعث ایجاد این دو بیماری می شود یا چرا می توانند با هم رخ دهند، اما درمان موفقیت آمیز می تواند  علائم را کاهش دهد. درمان ها شامل داروها و درمان تشنج الکتریکی (ECT) است.

درک از عوامل خطر و علل احتمالی وقوع این دو بیماری با هم می تواند به شما در آگاه شدن نسبت به علائم اولیه کمک کند.

افسردگی ناشی از بارداری

بارداری اغلب اوقات یک تجربه هیجان انگیزو خوشحال کننده برای افراد است. با این حال، هنوز هم ممکن است یک زن باردار افسردگی را تجربه کند.

علائم افسردگی در دوران بارداری عبارتند از:

  • تغییر در اشتها یا عادات غذایی
  • احساس ناامیدی
  • اضطراب
  • از دست دادن علاقه به فعالیت ها و چیزهایی که قبلاً از آن ها لذت می بردید
  • غم و اندوه مداوم
  • مشکلات تمرکز یا به خاطر سپردن
  • مشکلات خواب، از جمله بی خوابی یا خواب زیاد
  • افکار مرگ یا خودکشی

درمان افسردگی در دوران بارداری ممکن است کاملاً بر روی صحبت درمانی و سایر درمان های طبیعی متمرکز شود.

در حالی که برخی از زنان در دوران بارداری خود داروهای ضد افسردگی مصرف می کنند، مشخص نیست که کدام یک از آنها بی خطرتر هستند. روانپزشک شما ممکن است به شما گزینه ی جایگزینی را پیشنهاد کند و از شما بخواهد که این گزینه جایگزین را تا پس از تولد نوزاد خود ادامه دهید.

خطرات افسردگی ناشی از بارداری می توانند پس از تولد نوزاد نیز ادامه داشته باشند. افسردگی پس از زایمان که به آن اختلال افسردگی اساسی با شروع حوالی زایمان نیز گفته می شود، یک نگرانی جدی برای تازه مادران است که در صورت بروز علائم, باید از یک پزشک متخصص برای درمان کمک گرفت.

افسردگی و مصرف الکل

تحقیقات, ارتباط بین مصرف الکل و افسردگی را نشان داده است. افرادی که افسردگی دارند بیشتر احتمال دارد از الکل استفاده کنند.

از ۲۰.۲ میلیون بزرگسال آمریکایی که اختلال مصرف مواد را تجربه کردند، حدود ۵۰ درصد مبتلا به یک بیماری روانی نیز بوده اند.

نوشیدن مکرر الکل می تواند علائم افسردگی را بدتر کند و افرادی که افسردگی دارند بیشتر احتمال دارد از الکل استفاده کنند یا به آن وابسته شوند.

پیشگیری از افسردگی

به طور کلی افسردگی یک بیماری قابل پیشگیری در نظر گرفته نمی شود. تشخیص علت آن دشوار است و این بدان مفهوم است که پیشگیری از آن دشوارتر است.

اما هنگامی که یک دوره افسردگی را تجربه کردید، ممکن است با یادگیری اینکه کدام تغییرات سبک زندگی و درمان‌ها مفید هستند، برای پیشگیری از یک دوره بعدی آماده باشید.

تکنیک هایی که ممکن است در پیشگیری و یا بهبود افسردگی کمک کنند عبارتند از:

  • تمرین منظم
  • خواب زیاد
  • حفظ درمان ها
  • کاهش استرس
  • ایجاد روابط قوی با دیگران

میزان موفقیت درمان افسردگی

افسردگی می تواند موقتی باشد یا می تواند یک چالش طولانی مدت باشد. درمان همیشه باعث از بین رفتن کامل افسردگی شما نمی شود.

با این حال، درمان در بیشتر موارد علائم را قابل کنترل تر می کند. مدیریت علائم افسردگی شامل یافتن ترکیب مناسبی از داروها و روش های درمانی دیگر است که توسط پزشک شما و با توجه به تشخیص وی برای شما ارائه می شود.

اگر یکی از درمان ها مؤثر نبود، با روانپزشک خود صحبت کنید. او می توانند به شما در ایجاد یک برنامه درمانی متفاوت کمک کنند که ممکن است در مدیریت شرایط شما و درمان شما بهتر عمل کند.

دیدگاهتان را بنویسید