به نظر می رسد که اضطراب اغلب از هیچ جا سرچشمه می گیرد، اما در بسیاری از موارد، ناشی از الگوهای فکری منفی، مهارت های مقابله ناکافی، یا باورهای عمیق ناخودآگاه است. برای تسکین این کشمکشهای درونی، رواندرمانی، که بهعنوان گفتار درمانی ابداع شده است، میتواند نقشی اساسی در کاهش اضطراب داشته باشد. با پرداختن به ریشه های اضطراب، می توان شفا را از درون به بیرون تحریک کرد. این مقاله به بررسی انواع روان درمانی موثر در درمان اضطراب می پردازد و درک جامعی از هر رویکرد درمانی ارائه می دهد.
درمان شناختی رفتاری (CBT)
درمان شناختی رفتاری (CBT) پرکاربردترین مداخله مبتنی بر شواهد برای اضطراب است. اساساً، CBT هدفش این است که افراد را قادر سازد تا باورهای غیرواقع بینانه در مورد شدت و هزینه بالقوه مشکلات پیش رو را تغییر دهند. طیف وسیعی از تکنیکهای شناختی و رفتاری، مانند قرار گرفتن در معرض، در CBT برای دستیابی به این هدف به کار میرود. مروری با بررسی ۴۱ مطالعه نشان داد که CBT به طور قابل توجهی بهتر از دارونما عمل کرد و حداکثر اثربخشی در درمان اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD)، اختلال اضطراب فراگیر (GAD) و اختلال استرس حاد نشان داده شد. CBT که معمولاً در یک قالب کوتاه مدت (به مدت سه تا پنج ماه یک بار در هفته) ارائه می شود، برای رسیدگی به نگرانی های خاص طراحی شده است.
درمان پذیرش و تعهد (ACT)
درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر این فرض استوار است که افکار و احساسات دردناک بخشی از معنای انسان بودن هستند. این شکل از روان درمانی تلاش می کند تا با تشویق افراد به پذیرفتن احساسات سخت خود به شیوه ای بدون قضاوت، انعطاف روانی بیشتری را القا کند. با انجام این کار، افراد در موقعیت بهتری قرار می گیرند تا اعمال خود را با ارزش های اصلی خود هماهنگ کنند، حتی زمانی که تحت تأثیر احساسات ناراحت کننده قرار می گیرند. ACT شامل تکنیکهای مختلف ذهن آگاهی و استراتژیهای تغییر رفتار است، و اغلب در کنار سایر اشکال درمانی که هم در محیطهای فردی و هم در گروهها در دسترس هستند، استفاده میشود. سازگاری ACT آن را برای مداخلات کوتاه مدت یا بلند مدت مناسب می کند.
درمان از طریق مواجهه
مواجهه درمانی، نوعی از CBT، طراحی شده است تا به تدریج افراد را در معرض محرک هایی قرار دهد که باعث ترس و اضطراب آنها می شود. این فرآیند در یک محیط کنترلشده و حمایتکننده رخ میدهد، که به افراد این امکان را میدهد تا یاد بگیرند که چگونه اضطراب خود را به طور مستقل مدیریت کنند و رفتارهای اجتنابی را مهار کنند. ثابت شده است که مواجهه درمانی برای شرایط مختلف، از جمله فوبیاهای خاص، اختلال هراس، اختلال اضطراب اجتماعی، OCD و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) موثر است. در حالی که OCD و PTSD دیگر به عنوان اختلالات اضطرابی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم متن بازنگری (DSM-5-TR) معرفی نمی شوند، هر دو اختلال معمولاً دارای سطوح بالایی از اضطراب هستند.
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) ترکیبی منحصر به فرد از CBT و مراقبه ذهن آگاهی است. این افراد را قادر می سازد تا به طرز ماهرانه ای افکار منفی، احساسات و علائم اضطرابی مانند تنفس سریع، تنش عضلانی و افکار مسابقه ای را مدیریت کنند. تنظیمات گروه برای MBCT رایج است. با این حال، جلسات فردی نیز امکان پذیر است. در MBCT، شرکت کنندگان یاد می گیرند که:
- به لحظه حال بدون قضاوت توجه کنید.
- الگوهای افکار منفی را شناسایی و رد کنید.
- علائم اضطراب را بشناسید و مدیریت کنید.
MBCT در درمان اختلالات اضطرابی مختلف مؤثر است و اغلب همراه با سایر روشهای درمانی، مانند دارو و اشکال اضافی درمان استفاده میشود.
درمان روان پویا
هدف از درمان روان پویشی حل و فصل این تعارضات ناخودآگاه بر اساس این فرض است که افکار، احساسات و رفتارهای ما اغلب توسط نیروهای ناخودآگاه از جمله تجربیات گذشته و احساسات سرکوب شده تغذیه می شود. در جلسات درمانی، افراد افکار، احساسات و رفتارهای خود و همچنین رویاها و سایر فرآیندهای ناخودآگاه خود را بررسی می کنند. از طریق این درون نگری، افراد می توانند تصمیمات آگاهانه تر و سالم تری برای زندگی بگیرند. درمان روان پویایی معمولاً در مقایسه با سایر درمانهای این فهرست طولانیمدت است، اما این به شرایط خاص فرد و پیچیدگی مبارزات آنها بستگی دارد.
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) یک رویکرد درمانی جامع است که هم شامل درمان فردی و هم آموزش مهارت های گروهی می شود. DBT افراد را قادر می سازد تا تنظیم عاطفی، روابط بین فردی و مهارت های حل مسئله خود را بهبود بخشند. درمانگران در DBT از تکنیک های تمرکز حواس مانند تنفس عمیق و آرام سازی پیشرونده عضلانی برای کاهش اضطراب در اینجا و اکنون استفاده می کنند. یک مطالعه در سال ۲۰۲۰ که اثربخشی CBT را با DBT برای بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD) مقایسه کرد، نشان داد که CBT ابزاری برتر برای کاهش اضطراب و افسردگی است، در حالی که DBT در افزایش تنظیم هیجانی و ذهن آگاهی مهارت بیشتری دارد.
روان درمانی بین فردی (IPT)
روان درمانی بین فردی (IPT) بر بهبود روابط و عملکرد اجتماعی تمرکز دارد که می تواند به طور غیرمستقیم اضطراب و سایر مشکلات سلامت روان را کاهش دهد. IPT به ویژه برای افرادی که اضطراب آنها با استرس رابطه یا تعاملات اجتماعی مرتبط است مرتبط است. IPT به افراد در شناسایی و رسیدگی به مسائل مربوط به مهارت های ارتباطی و عملکرد اجتماعی کمک می کند که منجر به بهبود رفاه عاطفی می شود.
کدام گزینه درمانی برای اضطراب بهترین است؟
هیچ درمان یکسانی برای اضطراب وجود ندارد، و برای افراد بسیار مهم است که درمانی را انتخاب کنند که با نیازهای منحصر به فرد و ترجیحات شخصی آنها مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال، اگر اضطراب یک فرد ناشی از استرس رابطه باشد، IPT ممکن است بهترین تناسب باشد. برعکس، اگر آسیبهای گذشته حلنشده قبلی باعث ایجاد اضطراب میشوند، ممکن است از درمان روان پویشی بهره بیشتری ببرند.
درمان بی شماری از رویکردها را ارائه می دهد که هر کدام برای رفع چالش ها یا مسائل اساسی طراحی شده اند. در نهایت، موثرترین درمان، یک تطابق کامل برای فرد خواهد بود، و به آنها اجازه میدهد با درمانگر خود اتحادی قدرتمند برای مقابله و غلبه بر اضطراب خود ایجاد کنند.
کلام پایانی
اضطراب می تواند تأثیر عمیقی بر زندگی فرد داشته باشد، اما اثرات آن را می توان با مداخلات درمانی کاهش داد. با طیف وسیعی از رویکردهای روان درمانی برای انتخاب، می توان درمان ایده آلی را یافت که به مسائل ریشه ای فرد رسیدگی می کند، مکانیسم های مقابله سالم را ترویج می کند و حس انعطاف پذیری را القا می کند. حفظ ذهنی باز و همکاری نزدیک با یک متخصص سلامت روان ماهر می تواند در سفر به سمت کاهش اضطراب و بازپس گیری زندگی تفاوت ایجاد کند.
سوالات متداول
۱. چگونه درمان شناختی رفتاری (CBT) به درمان اضطراب کمک می کند؟
پاسخ: CBT با آموزش افراد به شناخت و رسیدگی به الگوهای فکری منفی، ایجاد مکانیسم های مقابله ای سالم و مقابله با موقعیت های اضطراب زا در یک محیط کنترل شده و حمایتی، به درمان اضطراب کمک می کند. هدف آن تغییر شکل نحوه تفکر و واکنش افراد در مورد محرک های خاص است و در نتیجه علائم اضطراب آنها را به حداقل می رساند.
۲. تفاوت بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان شناختی رفتاری (CBT) چیست؟
پاسخ: در حالی که هر دو ACT و CBT درمانهای مبتنی بر شواهد هستند که برای درمان اضطراب استفاده میشوند، اما در رویکرد و مفاهیم کلیدی متفاوت هستند. ACT بر این ایده استوار است که سرکوب یا اجتناب از افکار و احساسات دردناک تنها به افزایش رنج کمک می کند. ACT بر ارتقای انعطافپذیری روانشناختی تمرکز دارد و افراد را قادر میسازد تا احساسات خود را بپذیرند و با وجود اضطراب مطابق با ارزشهای خود عمل کنند. از سوی دیگر، CBT بر اصلاح افکار و رفتارهای ناکارآمد متمرکز است و آنها را با پاسخهای سازگارتر جایگزین میکند. CBT معمولاً شامل قرار گرفتن در معرض موقعیت های اضطراب آور برای توسعه مهارت های مقابله ای است.
۳. آیا روان درمانی می تواند به انواع خاصی از اختلالات اضطرابی کمک کند؟
پاسخ: بله، روان درمانی می تواند در رفع انواع خاصی از اختلالات اضطرابی بسیار موثر باشد. برای مثال، مواجهه درمانی به ویژه برای افراد مبتلا به فوبیاهای خاص، اختلال هراس، اختلال اضطراب اجتماعی، OCD و PTSD مفید است. به طور مشابه، CBT، MBCT و ACT نتایج موثری را در درمان طیف وسیعی از اختلالات اضطرابی، از جمله اختلال اضطراب فراگیر (GAD) و اضطراب ناشی از تجارب آسیبزا یا مشکلات روابط نشان دادهاند.
۴. چگونه تمرین ذهن آگاهی در روان درمانی اضطراب قرار می گیرد؟
پاسخ: تمرین ذهن آگاهی جزء جدایی ناپذیر چندین رویکرد روان درمانی برای اضطراب است، از جمله درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) و رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT). ذهن آگاهی شامل جلب توجه فرد به لحظه حال بدون قضاوت است و به افراد اجازه می دهد تا افکار و احساسات خود را بدون گرفتار شدن در آنها مشاهده کنند. این عمل نه تنها می تواند به افراد در مدیریت علائم اضطراب کمک کند، بلکه تنظیم عاطفی، روابط بین فردی و رفاه کلی آنها را نیز بهبود می بخشد.
۵. آیا حداقل مدت زمان روان درمانی برای مؤثر بودن در درمان اضطراب وجود دارد؟
پاسخ: طول مدت روان درمانی مورد نیاز برای درمان موفقیت آمیز اضطراب می تواند بسته به نیازهای فرد، شدت بیماری و رویکرد درمانی خاص مورد استفاده متفاوت باشد. در حالی که برخی از افراد ممکن است در یک بازه زمانی کوتاهتر (مانند چند ماه) تسکین پیدا کنند، برخی دیگر ممکن است به دورههای طولانیتری از درمان نیاز داشته باشند. برای مثال، درمانهای طولانیمدت مانند درمان رواندینامیک و DBT ممکن است از چند ماه تا چند سال طول بکشد. در نهایت، مدت درمان روان و بر اساس سفر منحصر به فرد هر فرد است که توسط درمانگر و پیشرفت شخصی او هدایت می شود.