خانه » سلامت روان » آیا ممکن است همزمان به اختلال دوقطبی و اختلال اضطرابی مبتلا شد؟

آیا ممکن است همزمان به اختلال دوقطبی و اختلال اضطرابی مبتلا شد؟

ابتلا به اختلال دوقطبی یا اختلال اضطراب می تواند به طور قابل توجهی بر زندگی و سلامت روانی افراد تأثیر بگذارد و بر خلق و خوی، سطح انرژی و فعالیت های روزانه وی تأثیر بگذارد. اختلال دوقطبی یک وضعیت روانی مزمن است که با تغییرات شدید خلق و خوی، از اوج شدید تا پایین ترین حالت مشخص می شود. این تغییرات سریع در حالات عاطفی می تواند کیفیت زندگی فرد را مختل کند و اغلب منجر به مشکلاتی در محیط های شخصی و حرفه ای شود.

نوسانات خلقی که با اختلال دوقطبی همراه است نیز باعث تغییر در سطح انرژی و فعالیت می شود. در طول دوره های خلق و خوی بالا که به عنوان شیدایی یا هیپومانیا شناخته می شود، ممکن است فرد افزایش انرژی، بهره وری و خلاقیت را تجربه کند. برعکس، در طول دوره های افسردگی، افراد ممکن است احساس تنبلی، بی انگیزگی و غرق شدن در احساسات منفی کنند.

از سوی دیگر، اختلالات اضطرابی، شرایطی هستند که بیش از نگرانی های گذرا یا نگرانی در مورد رویدادهای خاص ایجاد می کنند. این اختلالات می توانند به طور قابل توجهی بر عملکرد روزانه فرد تأثیر بگذارند، گاهی اوقات تا حدی که حتی برای انجام ابتدایی ترین کارها دچار مشکل می شوند. اضطراب پاسخی طبیعی به استرس و تهدیدات احتمالی است اما در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی مزمن و ناتوان کننده می شود.

انواع مختلفی از اختلالات اضطرابی وجود دارد که افراد را به طور متفاوتی تحت تاثیر قرار می دهد.

  • اختلال اضطراب فراگیر (GAD): شامل نگرانی مداوم و بیش از حد در مورد رویدادها و فعالیت های روزمره است.
  • اختلال اضطراب اجتماعی: که به عنوان فوبیای اجتماعی نیز شناخته می شود، با ترس شدید از قضاوت یا طرد شدن در موقعیت های اجتماعی مشخص می شود.
  • اختلال پانیک: شامل حملات پانیک مکرر و غیرمنتظره است که دوره‌های ناگهانی ترس شدید است که در عرض چند دقیقه به اوج خود می‌رسد و می‌تواند شامل علائمی مانند درد قفسه سینه، تنگی نفس، سرگیجه و ترس از دست دادن کنترل یا مرگ باشد.

در هر دو اختلال دوقطبی و اختلالات اضطرابی، برای افراد ضروری است که برای مدیریت شرایط خود و حفظ کیفیت زندگی خوب به دنبال کمک حرفه ای باشند. درمان، دارو، تغییرات سبک زندگی و شیوه های خودمراقبتی همگی می توانند به بهبود نتایج سلامت روان برای افرادی که تحت تأثیر این اختلالات هستند کمک کنند.

چه ارتباطی بین اختلال دوقطبی و اختلال اضطراب وجود دارد؟

ارتباط بین اختلال دوقطبی و اختلال اضطراب در بروز همزمان و تأثیر مشترک آنها بر زندگی افراد نهفته است. اختلالات اضطرابی یکی از شایع ترین شرایط سلامت روان است که با سایر اختلالات مانند موادر زیر همراه است:

  • افسردگی
  • اختلال وسواس اجباری (OCD)
  • اختلال دوقطبی
  • اختلال مصرف مواد

مطالعات نشان داده اند که اختلالات اضطرابی شایع ترین وضعیت همزیستی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۱، مشخص شد که اختلال اضطراب در بین مبتلایان به اختلال دوقطبی به طور قابل توجهی بیشتر از سایر شرایط سلامت روان شایع است (منبع مطلب). علاوه بر این، بررسی ادبیات سال ۲۰۱۹ نشان می دهد که حداقل نیمی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی خود یک اختلال اضطرابی را تجربه خواهند کرد (منبع مطلب).

رابطه بین این اختلالات زمانی آشکارتر می شود که میزان اختلالات اضطرابی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی با افراد در جمعیت عمومی مقایسه شود. طبق یک مطالعه در سال ۲۰۱۸، میزان اختلال اضطراب در میان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بین ۳ تا ۷ برابر بیشتر از افراد عادی است (منبع مطلب).

وقوع همزمان این شرایط چالش هایی را هم برای بیماران و هم برای پزشکان ایجاد می کند. در حالی که اختلال دوقطبی و اختلالات اضطرابی قابل درمان هستند، مدیریت آنها گاهی می تواند پیچیده و سخت باشد. تشخیص ارتباط بین این اختلالات بسیار مهم است تا اطمینان حاصل شود که افراد از مراقبت و حمایت مناسب برای نیازهای بهداشت روانی منحصر به فرد خود برخوردار می شوند.

اختلال دوقطبی و اختلال اضطراب چگونه شبیه هم هستند؟

اختلال دوقطبی و اختلال اضطراب شباهت هایی در علائم مشترک دارند و در مواقعی تمایز بین این دو تشخیص را چالش برانگیز می کند. هر دو شرایط می توانند منجر به نوسانات خلقی، احساسات شدید و پریشانی روانی شوند. هنگامی که این اختلالات همزمان اتفاق بیفتند، اثرات آنها بر افراد می تواند بارزتر و مشکل ساز شود.

به گفته متخصصان، تأثیر اختلال دوقطبی و اختلال اضطرابی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  1. افزایش تعداد اپیزودهای خلقی: افرادی که هر دو حالت را تجربه می کنند ممکن است فرکانس بالاتر و پایینی در خلق و خوی خود داشته باشند.
  2. نرخ بالاتر اولین دوره های افسردگی: اختلالات همزمان می تواند منجر به افزایش شانس دوره های افسردگی اولیه در افراد مبتلا شود.
  3. افزایش نرخ ویژگی های مختلط: علائم همزمان شیدایی و افسردگی زمانی که این اختلالات همزمان وجود داشته باشند، می تواند بیشتر رخ دهد.
  4. افزایش سرعت دوچرخه سواری: افراد مبتلا به هر دو بیماری ممکن است با بروز بیشتر اپیزودهای خلقی مواجه شوند که حداقل چهار مورد در سال به عنوان دوچرخه سواری سریع طبقه بندی می شود.
  5. فراوانی و شدت اپیزودهای خلقی: هر دو اختلال می توانند منجر به افزایش شدت و دفعات نوسانات خلقی شوند.
  6. دوره های طولانی تر بیماری درمان نشده: شرایط همزمان ممکن است دریافت به موقع درمان را برای افراد چالش برانگیزتر کند و مبارزه آنها با علائم را طولانی تر کند.
  7. دوره های طولانی تر بین بهبودی: وجود هر دو اختلال می تواند منجر به فواصل طولانی تر بین دوره های بدون علامت شود.
  8. افزایش افکار خودکشی و برنامه های خودکشی: اختلالات همزمان می تواند خطر تفکر یا برنامه ریزی افراد برای دست کشیدن از زندگی خود را افزایش دهد.
  9. خطر بالای اختلال مصرف مواد: هر دو شرایط ممکن است منجر به افزایش احتمال ایجاد مشکل سوء مصرف مواد شوند.
  10. افزایش وقایع منفی شدید پس از مصرف دارو: وجود هر دو اختلال می تواند منجر به عوارض جانبی جدی تری پس از درمان شود.
  11. استفاده بیشتر از مراقبت های بهداشتی: افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و اختلال اضطراب اغلب به منابع پزشکی اضافی نیاز دارند.
  12. پریشانی روانی بیشتر: شرایط همزمان می تواند منجر به افزایش اضطراب ذهنی و آشفتگی عاطفی برای افراد مبتلا شود.
  13. پاسخ ضعیف تر به درمان: این اختلالات با هم ممکن است منجر به نتیجه کمتر مطلوب در هنگام انجام درمان یا مدیریت دارویی شود.
  14. دشواری در پایبندی به یک برنامه درمانی: افراد با هر دو بیماری ممکن است به دلیل ماهیت پیچیده علائم خود، چالش های بیشتری را برای پایبندی به رژیم مراقبتی تجویز شده خود داشته باشند.
  15. کاهش عملکرد و کیفیت زندگی: اختلالات همزمان می تواند منجر به کاهش بهره وری، ارتباطات اجتماعی و رفاه کلی افراد مبتلا شود.

برخی از چالش های مرتبط با این شرایط چیست؟

هر دو اختلال این پتانسیل را دارند که بر سلامت کلی و توانایی فرد برای انجام وظایف روزانه تأثیر منفی بگذارند. برخی از مشکلات خاص که می تواند برای کسانی که با این شرایط زندگی می کنند ایجاد شود عبارتند از:

  • دوره های شیدایی، که می تواند توسط بی خوابی ایجاد شود: مسئله ای که معمولاً در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی تجربه می شود. ترکیب این دو ممکن است منجر به افزایش بی ثباتی عاطفی و اختلال در الگوهای خواب شود و باعث ناراحتی بیشتر شود.
  • سوء استفاده از مواد یکی دیگر از چالش های رایجی است که افراد مبتلا به این شرایط با آن مواجه هستند. آشفتگی عاطفی مرتبط با این اختلالات می تواند برخی از افراد را به سمت سوء مصرف مواد به عنوان وسیله ای برای مقابله یا خوددرمانی سوق دهد. متأسفانه، این اغلب به جای ایجاد تسکین، وضعیت را تشدید می کند.
  • افکار و رفتارهای خودکشی متأسفانه برای کسانی که از این شرایط رنج می برند غیر معمول نیست. بار عاطفی و فشار روانی گاهی اوقات می تواند منجر به احساس ناامیدی و ناامیدی شود. بسیار مهم است که شبکه های پشتیبانی مناسب و کمک حرفه ای در این شرایط برای جلوگیری از هر گونه آسیب احتمالی جستجو شود.

زندگی با این شرایط مجموعه ای منحصر به فرد از چالش ها را ارائه می دهد که می تواند به طور قابل توجهی بر کیفیت زندگی یک فرد تأثیر بگذارد.

چه درمان هایی برای این مشکلات موجود است؟

هنگامی که نوبت به مدیریت پیچیدگی های همزمان اختلالات دوقطبی و اضطرابی می رسد، اغلب یک رویکرد چند وجهی ضروری است. درمان این شرایط به صورت جداگانه می تواند چالش برانگیز باشد، بنابراین پرداختن به هر دو به طور همزمان چالش های بیشتری را برای پزشکان ایجاد می کند. برای اطمینان از اینکه بیماران مراقبت جامع دریافت می کنند، پزشکان مراقبت های اولیه و متخصصان سلامت روان اغلب از نزدیک با هم همکاری می کنند.

برای رسیدگی به این تشخیص‌های دوگانه، درمان‌ها معمولاً شامل استفاده از ترکیبی از استراتژی‌ها می‌شوند. این ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  1. داروها: پزشکان معمولاً با تجویز تثبیت کننده های خلقی برای مدیریت علائم اختلال دوقطبی شروع می کنند. این داروها به حفظ خلق و خوی پایدار و جلوگیری از بالا و پایین رفتن شدید کمک می کنند. علاوه بر این، سایر داروها، مانند داروهای ضد افسردگی یا داروهای ضد اضطراب، ممکن است به طور خاص برای رفع علائم اضطراب استفاده شوند.
  2. روان درمانی فردی: این شکل از درمان شامل جلسات انفرادی بین بیمار و یک متخصص بهداشت روان است. این بحث ها می تواند به بیماران کمک کند تا افکار، احساسات و رفتارهای خود را در یک محیط امن و حمایتی کشف کنند. از طریق این فرآیند، بیماران می توانند مکانیسم های مقابله ای را برای مدیریت استرس، تنظیم احساسات و افزایش خودآگاهی بیاموزند.
  3. زوج درمانی: در برخی موارد، زوج درمانی ممکن است برای افراد مبتلا به اختلالات دوقطبی و اضطرابی مفید باشد. با پرداختن به پویایی روابط و چالش های ارتباطی، این شکل از درمان می تواند روابط بین فردی را بهبود بخشد و شبکه های حمایت عاطفی بهتری را برای بیماران تقویت کند.

ذکر این نکته ضروری است که برنامه درمانی خاص به شدت علائم هر فرد و شرایط منحصر به فرد آنها بستگی دارد.

۱. داروها

داروها نقش مهمی در مدیریت اضطراب دارند، به ویژه برای افرادی که با اختلال دوقطبی سروکار دارند. هدف این داروها کمک به کاهش علائم و حفظ ثبات در نوسانات خلقی است. یک دسته از داروهایی که اغلب برای این منظور تجویز می شوند، مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) هستند که شامل فلوکستین (پروزاک، سارافم) و سرترالین (زولوفت) می شود. در حالی که SSRI ها می توانند در درمان اضطراب موثر باشند، شناخته شده اند که علائم شیدایی را برای برخی از بیماران بدتر می کنند. به همین دلیل است که برای پزشک شما بسیار مهم است که وضعیت شما را در طول درمان به دقت بررسی کند و هر مشکلی را به سرعت برطرف کند.

بنزودیازپین ها نوع دیگری از داروها هستند که ممکن است برای مدیریت اضطراب در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی توصیه شود. این داروها که معمولاً برای درمان اختلالات اضطرابی استفاده می شوند، به نظر نمی رسد علائم دوقطبی را بدتر کنند. با این حال، خطر وابستگی فیزیکی و ایجاد تحمل با مصرف بنزودیازپین وجود دارد که احتمال سوء مصرف مواد را افزایش می دهد.

برای کاهش این خطر، پزشکان اغلب بنزودیازپین ها را برای مدت زمان محدود، مانند دو هفته، تجویز می کنند. این رویکرد کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که بیماران بدون افزایش آسیب پذیری در برابر اعتیاد، تسکین اضطراب مورد نیاز خود را دریافت می کنند. در نهایت، داروها تنها بخشی از مدیریت اختلال دوقطبی و اضطراب هستند و برنامه درمانی شما ممکن است شامل درمان، تغییرات سبک زندگی و حمایت مداوم از یک متخصص سلامت روان نیز باشد.

۲. تراپی

درمان می تواند به عنوان یک گزینه درمانی ایمن تر برای افرادی که از اضطراب رنج می برند، در حالی که از داروهای تثبیت کننده خلق و خو استفاده می کنند، عمل کند. با انتخاب درمان به جای داروهای ضد افسردگی، بیماران به طور بالقوه می توانند از عوارض جانبی ناخواسته ای که ممکن است به دلیل استفاده از داروهای ضد افسردگی ایجاد شود، جلوگیری کنند. در مواردی که اضطراب همزمان با اختلال دوقطبی وجود دارد، انواع خاصی از درمان‌ها در مدیریت علائم و افزایش بهزیستی کلی مؤثر بوده‌اند.

  • از جمله این رویکردهای درمانی، درمان شناختی رفتاری (CBT)، یک روان درمانی کوتاه مدت است که برای کمک به بیماران در تغییر رفتار و کاهش احساس اضطراب طراحی شده است. این روش بر شناسایی الگوهای منفی فکری و جایگزینی آنها با جایگزین های مثبت و واقع بینانه متمرکز است. با پرداختن به علت اصلی اضطراب و آموزش مکانیسم های مقابله ای، CBT می تواند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و اضطراب را بهبود بخشد.
  • یکی دیگر از گزینه های درمانی خانواده درمانی است که می تواند به کاهش سطح استرس در یک واحد خانواده کمک کند که ممکن است به علائم فرد کمک کند یا آن را تشدید کند. با ایجاد یک محیط حمایتی و ترویج ارتباطات باز، خانواده درمانی می تواند به سلامت روان کلی همه اعضای درگیر کمک کند.
  • تکنیک‌های آرام‌سازی نیز معمولاً در درمان اضطراب همراه با اختلال دوقطبی استفاده می‌شوند. این روش‌ها شامل آموزش راهبردهای مقابله‌ای مختلف به بیماران است که می‌تواند به آنها در مدیریت عوامل استرس‌زا کمک کند که ممکن است باعث ایجاد احساس اضطراب و بی‌ثباتی خلق شوند. با توانمندسازی افراد برای توسعه تکنیک‌های آرام‌سازی منحصربه‌فرد خود، می‌توانند علائم خود را بهتر مدیریت کنند و سلامت روان کلی خود را بهبود بخشند.
  • ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی یکی دیگر از رویکردهای درمانی موثر برای مدیریت همزمان اضطراب و اختلال دوقطبی است. این نوع درمان شامل ایجاد یک برنامه منظم برای فعالیت های روزانه و ردیابی ریتم اجتماعی فرد است که می تواند به حفظ ثبات خلق و خو و کاهش موارد اضطراب کمک کند.

چگونه یک فرد می تواند با هر دو شرایط پیش برود؟

  • پیمایش در زندگی با اختلال دوقطبی و اضطراب می تواند یک کار دلهره آور باشد، اما درک این نکته ضروری است که امید و حمایتی برای کمک به رشد شما وجود دارد. این شرایط مادام العمر هستند، اما با برنامه درمانی مناسب متناسب با نیازهای خاص شما، می توانید کیفیت زندگی خود را به میزان قابل توجهی بهبود بخشید.
  • اختلال دوقطبی که به عنوان بیماری شیدایی- افسردگی نیز شناخته می شود، با نوسانات خلقی شدید بین شیدایی و افسردگی مشخص می شود. از سوی دیگر، اختلالات اضطرابی گروهی از اختلالات روانی هستند که با ترس یا نگرانی بیش از حد مشخص می شوند که در فعالیت های روزانه اختلال ایجاد می کنند. مدیریت هر دو شرایط می تواند چالش برانگیز باشد، اما با مراقبت مناسب، می توان آنها را به طور موثر درمان کرد.
  • هنگامی که درمان این شرایط را شروع می کنید، حفظ ارتباط باز و صادقانه با پزشکان ضروری است. چک‌این‌های منظم به آن‌ها این امکان را می‌دهد که اثربخشی داروها یا درمان‌های شما را ارزیابی کنند و در صورت نیاز تنظیمات را انجام دهند. تیم مراقبت های بهداشتی شما منبع ارزشمندی برای راهنمایی شما در این سفر است، بنابراین از به اشتراک گذاشتن نگرانی ها یا سوالاتی که پیش می آید نترسید.
  • علاوه بر این، بسیار مهم است که در طول فرآیند درمان صبور و پایدار بمانید. پیدا کردن ترکیب مناسب از داروها و درمان‌ها گاهی اوقات می‌تواند زمان بر باشد، اما با پشتکار و حمایت تیم مراقبت‌های بهداشتی خود، در نهایت برنامه‌ای را پیدا خواهید کرد که بهترین کار را برای شما دارد. به یاد داشته باشید که تجربه همه افراد با این شرایط منحصر به فرد است، بنابراین سفر خود را با دیگران مقایسه نکنید. در عوض، روی رشد شخصی و پیشرفت به سمت یک زندگی سالم تر و شادتر تمرکز کنید.

دیدگاهتان را بنویسید