خانه » سلامت روان » ارتباط بین افسردگی و شانس بقای مبتلایان به سرطان سینه

ارتباط بین افسردگی و شانس بقای مبتلایان به سرطان سینه

افسردگی و اضطراب  در افراد مبتلا به سرطان شایع تر است. به گفته موسسه ملی سرطان آمریکا، تخمین زده می شود که از هر چهار فرد مبتلا به سرطان، یک نفر افسردگی دارد. (منبع مطلب)

مطالعه جدیدی که در ۱۷ آوریل در مجله سرطان انجمن سرطان آمریکا منتشر شد، نشان می‌دهد که برای زنان مبتلا به سرطان سینه، افسردگی ممکن است بر مراقبت‌هایی که دریافت می‌کنند و شانس بقای آنها تأثیر منفی بگذارد. (منبع مطلب)

بن هوانگ (پروفایل شخصی او)، استادیار مرکز سرطان مارکی در لکسینگتون، کنتاکی، نویسنده اصلی این مطالعه، می‌گوید: نکته کلیدی این مطالعه این است که افسردگی درمان‌نشده, با کاهش بقا در میان زنان مبتلا به سرطان پستان مرتبط است. مدیریت افسردگی پس از تشخیص, برای بیماران مبتلا به سرطان پستان مهم است، همانطور که تداوم مراقبت از بیماران مبتلا به افسردگی پیش از تشخیص مهم است. این امر در نهایت می تواند بر بقای طولانی مدت بیمار تأثیر بگذارد.

این مطالعه از تحقیقات قبلی حمایت می کند که افسردگی می تواند بر احتمال بقای سرطان تأثیر بگذارد. یک متاآنالیز مطالعاتی که شامل بیش از ۲۰,۰۰۰ بیمار مبتلا به انواع مختلف سرطان، از جمله سرطان سینه بود، نشان داد که در تمام تشخیص‌های سرطان، اختلال افسردگی اساسی با شانس زنده ماندن کمتری همراه است. این متاآنالیز در سال ۲۰۲۱ در مجله Psychosomatic Medicine منتشر شد. (منبع مطلب)

بر اساس گزارش انجمن سرطان آمریکا، تخمین زده می‌شود که سرطان سینه سالانه ۳۰ درصد از سرطان‌های جدید زنان را تشکیل می‌دهد و بعد از سرطان پوست در رتبه دوم قرار دارد. (منبع مطلب) از هر ۸ زن, یک زن در طول زندگی خود به سرطان سینه مبتلا می شوند.

زنانی که پس از تشخیص سرطان افسرده بودند، ۵۰ درصد بیشتر در معرض خطر مرگ بودند.
محققان از داده های ثبت سرطان ایالت کنتاکی, برای شناسایی بیش از ۶,۰۰۰ زن بالغ مبتلا به سرطان تهاجمی اولیه پستان از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ استفاده کردند.

بر اساس بررسی داده ها, زنان در یکی از چهار دسته زیر قرار داده شدند:

  1. بدون افسردگی: ۸۶ درصد
  2. تشخیص افسردگی فقط قبل از تشخیص سرطان: ۳.۷ درصد
  3. تشخیص افسردگی تنها پس از تشخیص سرطان: ۶.۲ درصد
  4. افسردگی مداوم (افسردگی قبل و بعد از تشخیص سرطان): ۴.۱ درصد

در طی چهار سال پیگیری، ۲۶.۲ درصد از زنان فوت کردند.

افسردگی قبل از تشخیص با ۲۶ درصد بیشتر خطر مرگ همراه بود و افسردگی پس از تشخیص با ۵۰ درصد بیشتر خطر مرگ در مقایسه با زنانی که افسردگی نداشتند مرتبط بود.

دکتر هوانگ می گوید، یافته ها نشان می دهد که تشخیص و درمان افسردگی در زمان تشخیص سرطان سینه و بعد از آن می تواند برای مراقبت و بقای بیمار حیاتی باشد.

هوانگ می‌گوید: «ما در ابتدا متعجب بودیم که بیماران سرطان سینه با تشخیص افسردگی قبل و بعد از تشخیص سرطان نسبت به بیماران سرطان پستان بدون تشخیص افسردگی، خطر مرگ و میر بالاتری نداشتند. پس از بررسی بیشتر، متوجه شدیم که داشتن تشخیص افسردگی قبل و بعد از تشخیص سرطان نشان می‌دهد که افسردگی بیماران ممکن است به خوبی مدیریت شده باشد، با توجه به اینکه عدم تشخیص و درمان کم افسردگی در میان بیماران سرطانی رایج است.

او نتیجه گیری می کند: “این نشان دهنده اهمیت مدیریت افسردگی در مراقبت از بیماران سرطانی است.”

تقریباً از هر ۱۰ زن، ۳ نفر درمان لازم سرطان سینه را دریافت نکردند.
علاوه بر این، محققان مراقبت‌هایی را که شرکت‌کنندگان دریافت کردند، ارزیابی کردند تا ببینند آیا مطابق با دستورالعمل‌های درمان سرطان سینه است یا خیر.

محققان دریافتند که تقریباً ۳۰ درصد از بیماران درمان توصیه شده سرطان سینه  در دستورالعمل را دریافت نکردند.

پریتی کی سودهندرا (پروفایل شخصی او)،  انکولوژیست و متخصص سرطان سینه در مرکز جامع سرطان دانشگاه ایالتی اوهایو در کلمبوس، که در این تحقیق شرکت نداشت، می‌گوید: آمار ۳۰ درصدی عدم دریافت درمان توصیه شده , تعداد زیادی از بیماران است!

زنان مبتلا به افسردگی پس از تشخیص یا افسردگی مداوم به اندازه زنان بدون افسردگی احتمال درمان توصیه شده توسط دستورالعمل را داشتند، اما زنان مبتلا به افسردگی قبل از تشخیص، ۲۵ درصد کمتر احتمال داشت که مراقبت های لازم را دریافت کنند.

به گفته نویسندگان این مطالعه، خطر مرگ برای زنانی که درمان توصیه شده توسط دستورالعمل را دریافت نکردند، بیش از ۲ برابر زنانی بود که مراقبت های توصیه شده را دریافت کردند.

دکتر سودهندرا (پروفایل او) می‌گوید: این تحقیق برای بررسی دلایل عدم دریافت مراقبت مناسب از آن زنان طراحی نشده است، و اگر تحقیقات آینده بتواند آن را بیشتر بررسی کند، مفید خواهد بود.

او می گوید، منطقی است که افسردگی می تواند بر مراقبت تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، داشتن افسردگی از قبل از تشخیص, ممکن است باعث شود که فرد کمتر درگیر سلامتی خود باشد یا تشخیص یا کار را به تاخیر بیندازد.

تحقیقات بیشتری در مورد درمان افسردگی در افراد مبتلا به سرطان مورد نیاز است

دکتر سودهندرا می گوید که مطالعات آینده می تواند بررسی کند که چگونه افسردگی ممکن است بر مراقبت در طول دوره درمان تاثیر بگذارد تا گام های عملی بیشتری برای بهبود نتایج, برداشته شود.

او می‌گوید: «امیدواریم که اگر افسردگی یک بیمار به‌اندازه کافی درمان شود، نتایج درمان سرطان سینه ی آن‌ها با فردی بدون افسردگی مطابقت بیشتری داشته باشد.

بر اساس بررسی کاکرین (منبع مطلب) که در ۳۱ مارس ۲۰۲۳ منتشر شد، اگرچه افسردگی در افراد مبتلا به سرطان بسیار رایج است، مطالعات با کیفیت بالای بسیار کمی وجود دارد که به مزایای بالقوه داروهای ضد افسردگی در درمان علائم افسردگی در افراد مبتلا به سرطان می پردازد.

نویسندگان به این نتیجه رسیدند که “مزایای بالقوه اندکی” وجود دارد و شواهد نشان می دهد که افراد مبتلا به سرطان که افسرده هستند باید همان درمان های افسردگی را مانند جمعیت عمومی دریافت کنند.

به گفته هوانگ، به دلیل حضور کمتر کلینیک های بهداشت روان در جامعه و کمبود ارائه دهندگان مراقبت های بهداشت روان در مناطق روستایی آمریکا، ممکن است افسردگی در میان بیماران در آنجا تشخیص داده نشود.

دکتر سودهندرا می گوید:

«دسترسی به منابع سلامت روان واقعاً مهم است. یکی از سوالات مطرح شده توسط این مطالعه این است که آیا افسردگی به اندازه کافی درمان می شود؟ فرضیه من است که با توجه به محیط روستایی که بسیاری از این زنان در آن زندگی می کنند، بسیاری از شرایط پزشکی، از جمله افسردگی، ممکن است توسط پزشک خانواده آنها مدیریت شود. آیا بیماران احساس کردند که این درمان ها کافی است؟»

تغییرات در خلق و خو یا رفتار باید با یک متخصص روان مورد بحث قرار گیرد

دکتر سودهندرا می گوید: “در مرکز سرطان خود، ما یک غربالگری اختلالات روانی انجام می دهیم که نگرانی های مختلف از جمله نگرانی های عاطفی مانند نگرانی، احساس بی ارزشی و افسردگی را ارزیابی می کند.”

او می‌گوید: «اگر ارزیابی از آستانه خاصی برخوردار باشد، آن بیماران به مددکاری اجتماعی یا مشاوران ما ارجاع می‌شوند که در گروه ما آنکولوژی روانی اجتماعی نامیده می‌شود.

دکتر سودهندرا می گوید متأسفانه، یک انگ در مورد مسائل مربوط به سلامت روان باقی مانده است. او می‌گوید: «اگر بیمار یا یکی از اعضای خانواده‌اش متوجه تغییراتی در خلق و خو یا رفتارشان شود، باید آن را به پزشک اطلاع دهند.»

به دنبال چه علائمی از افسردگی باید بود؟

به گفته سازمان سرطان سینه سوزان جی کومن (منبع مطلب)، اگر هر یک از علائم ذکر شده در زیر بیش از دو هفته طول بکشد، ممکن است افسردگی بالینی داشته باشید و باید فوراً با یک متخصص روانشناس یا روانپزشک صحبت کنید.

  • بیشتر اوقات احساس غمگینی می کنید.
  • از فعالیت هایی که قبلاً از آن لذت می بردید لذت نمی برید.
  • تمرکز ضعیفی دارند.
  • احساس اضطراب دارید.
  • بی دلیل, احساس خستگی می کنید.
  • تغییر در عادات غذایی یا خوابیدن دارید.
  • از دوستان و خانواده کناره گیری می کنید.
  • احساس ناامیدی، بی ارزشی یا گناه می کنید.
  • مکرراً به مرگ فکر می کنید یا میل به مردن دارید.

دکتر سودهندرا می گوید، اگر پزشک شما قادر به درمان افسردگی شما نیست و هیچ متخصص بهداشت روانی در منطقه شما وجود ندارد، به دنبال خدمات مجازی آنلاین باشید که می تواند کمک کننده باشد.

دیدگاهتان را بنویسید